تن زخمی تئاتر، نیازمند توجه است

تن زخمی تئاتر، نیازمند توجه است

-حانیه ژیان –

هفتم فروردین روز هنرهای نمایشی فرصت مغتنمی بود تا صحبت با دلسوزان این حوزه به واکاوی مصائب تئاتر بپردازیم. آنچه در ادامه میخوانید تلاشی است که با زبانی صریح ، قلبی نژند و تدینی مرهون ، تقلا می کند سهمی در قاب کردن مشکلات، ضرورت ها، نیازمندی ها و صد البته اهمال هایی که در حق فرهنگ غنی تئاتر و تئاتریان روا رفته، داشته باشد .

آغازین مسئله بغرنج و مشقت بار، عدم فضای بایسته برای تمرین و اجرا می باشد . اگر فضای مناسب در اختیار فعالان حوزه تئاتر قرار نگیرد، نباید اجرایی سرآمد و شاخص انتظار داشت. لازمه تحقق کامیابی و پیشرفت، مکان مناسب می باشد. معضل ژرف بعدی، فقدان بودجه و سرمایه کافی می باشد . به منظور داشتن سالن اجرا، حجم و کیفیت قابل قبول دکور، لباس، هزینه اجاره پلاتو برای محل تمرین، طراحی صحنه و اجرای دکور ، دستمزد عوامل پشت صحنه اعم از : طراحان، دستیاران، موسیقی، نورپردازی و هزینه های متفرقه مانند: پذیرایی هزینه رفت و آمد ، هزینه های تبلیغات مانند: چاپ بلیط ، تبلیغات محیطی، اجاره سالن‌ها و … محتاج سرمایه ثابت و همیشگی هستیم.

این امر نیازمند توجه کمسیونهای فرهنگی، شهرداری، شورای شهر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه گسترش فضا، اهدا سالن های مناسب است. با این خدمات، مسیر در جهت خود کفایی تئاتریان هموار میشود و به حول و قوه الهی شاهد و ناظر پیشرفتهایی تماشایی در این حوزه خواهیم بود .

حقیقت حائز اهمیت، علی‌رغم بهای ارزان بلیط تئاتر که برای تشویق و جذب تماشاگر انجام گرفته همچنان شاهد حضور کم رنگ و معدود آن‌ها هستیم.که نمایان‌گر فراموش شدن فرهنگ توانگر تئاتر و هنر است. والدین نباید از یاد ببرند که استفاده از داستان و قصه به کودکان فرصت می دهد تا مسائل خود را در فضاهای خالی اما امن جست و جو کنند و احساسات و تخیلات تحمل ناپذیر را، که مدت ها درون خویش نگاه داشته اند ، در قالب شخصیت های داستان و نمایش ببیند و تعارضات دورنیشان را در شخصیت های آن ها فرافکنی و با آن ها همانند سازی کنند. تربیت کودک به کمک تئاتر و نمایش از ارزش بسیاری برخوردار است.

شاهد این ادا ؛ “کتاب تربیت به کمک نمایش و تئاتر ” ، تالیف دکتر حسن دولت آبادی _ متخصص نمایش و نویسنده و مدرس و پژوهشگر دانشگاه _ است . روان شناسان دریافته اند که کودکان در قالب داستان و نمایش مسائل خود را بیان و مشکلات خود را بیرونی می کنند تا مفهوم، معنا و اثر تخیلات خود را بشناسند و در محیط و فضای حمایتگر و ایمن توانایی بیشتری برای مشاهده احساسات خود پیدا کنند . پس استقبال از تئاتر باید در کودکی در افراد نهادینه شود تا در بزرگسالی شاهد بی مهری افراد نسبت به تئاتر نباشیم. والدین بیدار دل و فهیم باید سهم خود را در نجات تئاتر ایفا کنند و هرگز اهمال کاری نورزند .

از دیگر دلایلی که مانع رشد و ترقی تئاتر می شود ، دستاویزهای واهی و بی علت وزارت فرهنگ و ارشاد می باشد.

با تسهیل روند عطا مجوز نمایش، و عدم درگیری تئاتر در سیاستهای یک بام ودو هوا شاهد رشد و رونق آن خواهیم بود. دلیل دیگر ، نبود انسجام و وحدت در جامع تئاتر کشور است. این مشکل عمدتا از رقابت های بیش از اندازه و بی اساس سرچشمه می گیرد. برای رفع این امر باید ساختاری منسجم، عادلانه و توام با محبت و یکرنگی در تئاتر میان بازیگر، کارگردان و … صورت بگیرد تا ترفیع راستین و صحیح شکل بگیرد .

به منظور تفاهم و درک متقابل؛ برگزاری جلسه‌های گروهی، مشارکت های دسته جمعی برای رسیدن به مرافقت و هم اندیشی و خشکاندن ریشه سوء تفاهمات و بد فهمی ها ضروری است . عامل مهم دیگر، عداوت های بی اساس و بیهوده ایی می باشد که سبب از هم جدا ماندن افراد و به ثمره نرسیدن تلاش ها می شود زیرا دشمنی و حسادت همچون ابر بزرگ مانع از تابیدن خورشید استعداد ها می شود و تیرگی و تباهی را برای افراد به ارمغان می آورد در نتیجه افراد باید آن چنان که شایسته و بایسته یک هنرمند و بازیگر تئاتر می باشد ، رفتار کنند و از کینه ها و خصومت های عبث و فریبنده دوری گزینند و به خدای متعال و مهربانی اش پناه ببرند .

” چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد
خشم و شهوت ، مرد را احول کند از استقامت روح ر ا مبدل کند”

و اما باید فکری به حال کشمکش ها و مشاجرات بی وقفه میان تحصیل کردگا ن و تجربه داران _ بدون تحصیل یا کم برخوردار از آموزش _ کرد . چون بگومگو و نزاع بین این دو دسته که هر کدام در نوع خود می تواند بسی تاثیر گذار و کار ساز باشد ، بازدارنده و عایق پیشروی و خیزش میگردد . چه بسا خیر و صلاح در این است که این دو گروه هر کدام با بهره گیری از توانمندی های خود به دیگری مدد و یاری برساند تا در آخر هر دو یاور یکدیگر شمرده و موجب توسعه و ترفیع شوند .

غیاب و اقتضا برای استاد ماهر و متخصص در تئاتر تبدیل به معضل جدی و روز افزون شده است که فی الواقع نیازمند پیگیری و جذب دانش آموختگان و تحصیل کردگان کاربلد می باشد .

امید است تا با رفع مصائب حوزه هنر و به طور خاص تئاتر، جانی تازه در روح و جان هنر دمیده شود.

” جان به کف و خنده به لب
شعله به دل،شور به سر
جان فدا ،درره این کارنما باید کرد”

از همین نویسنده ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *