پهلوان زن کرمانی

پهلوان زن کرمان ؛پهلوانی گمنام در دل تاریخ

پهلوان در لغت به به فرد رشید و جوانمرد گفته می‌شود. و با ویژگی هایی همچون جوانمردی و عیاری، ظلم ستیزی و حق ستانی از مظلوم همراه است.

اما  تاریخ کرمان  از شیر زنی حکایت دارد که تمام خصوصیات اخلاقی و بدنی یک پهلوان را دارا بوده است

راضیه خاتون عطایی پهلوان زن کرمانی بوده که متاسفانه در بین هم استانی های خود گمنام مانده است.


راضیه خاتون در خانواده ‌ای پهلوان پرور چشم به جهان گشود، او از کودکی نزد پدر و برادر بزرگتر خود اداب پهلوانی و فنون کشی را فراگرفت و مهارت وی به حدی بود هیچ یک از بردارها و برادرزاده های وی که همگی جزء پهلوانان نامی دیار کرمان بودند هرگز نتوانستند او را شکست دهند.

البته راضیه خاتون به عنوان یک پهلوان همیشه رسم پهلوانی را به جا آورده و حرمت برادر بزرگتر خود اسداالله  عطایی که حکم مربی  را برای او داشت ، نگه  داشته و هرگز با او کشتی نگرفت بلکه با بقیه برادرها و برادرزاده ها  کشتی میگرفته است.


روایت های متعددی در تاریخ گواه بر زور بازوی و مهارت بینظیر این بانوی ورزشکار است از جمله روزی، پهلوان عبدل یزدی که پهلوانان نامی بوده و بیشتر پهلوانان زمان خود را شکست داده بود  به قصد شکست پهلوان عطایی به کرمان آمده و در خواست مبارزه با پهلوان عطایی را مطرح میکند .

اما پهلوان عطایی درصورتی حاضر به مبارزه با او میشود که پهلوان عبدل بتواند راضیه خاتون را شکست دهد. پهلوان عبدل که به پیروزی خود اطمینان داشته؛ شرط را قبول کرده و بعد از خواندن صیغه محرمیت کشتی آغاز میشود. طبق رسوم کشتی در میدان شهر و با حضور حاکم و مردم انجام شده است.

در یک زورآزمایی سخت، پهلوان زن کرمانی در لحظه ای پهلوان محمد عبدل را از زمین بلند کرد و با قدرت کمرش را به خاک میرساند. بدین ترتیب راضیه خاتون  برنده میدان اعلام میشود و طبق شرطی که از قبل گذاشته شده بود چون پهلوان عبدل در این مسابقه شکست میخورد دیگر مسابقه ای بین او و پهلوان اسدااله عطایی برگزار نمیشود و پهلوان یزدی به شهر خود باز میگردد.

قدرت الله عطایی نوه کربلایی اسدالله عطایی هم اکنون چراغ زورخانه عطایی که در سال 1245 در کرمان  بنا شده است را روشن نگه داشته است و هر ساله به مناسبت روز “ورزش های زورخانه ای” مراسمی را  با حضور  مسئولین و دوستداران ورزش های زورخانه ای و پهلوانی بر مزار پدر بزرگ و عمه پدری خود برگزار میکند تا با زنده نگه داشتن یاد و خاطره پهلوانان کرمانی منش و روش پهلوانی را زنده نگه دارد.

او در توصیف عمه پدری خود چنین میگوید 🙁 کربلایی اسدالله علاوه بر منش پهلوانی  بسیار مومن و خدا جو بوده و هر ساله مراسم ختم قرآن در منزل او برگزار میشده است.

او مردی روشنفکر بوده که مهارت های کشتی و پهلوانی را به خواهر خود نیز  آموزش می‌دهد و راضیه خاتون که در سال 1257 به دنیا امده  و تک دختر خانواده بوده هرگز ازدواج نکرده و تا پایان عمر  با شجاعت و مردانگی و با حجب و حیا به زندگی ادامه داده است و حتی در زمان کشف حجاب هیچ یک از مامورین جسارت کشیدن حجاب از ایشان را نداشته اند


پهلوان کربلایی اسدالله عطایی  علاوه بر قوت جسمانی فوق العاده‌ای که داشته، از سجایای اخلاقی هم بهره داشته است. به قول قدیمی‌ها نفس او حق بوده است. به هم‌نوعان خود کمک می‌کرده و تنها به این فکر نبوده که  یک پهلوان دیگر را شکست بدهد. بلکه شرط او برای کشتی گرفتن با حریف این بوده که حریف بتواند یک پای او را از مین بلند کند و در  این صورت با حریف کشتی میگرفته تا مبادا پشت کشتی گیری را به خاک بزند و به اعتبار آن کشتی گیر خدشه ای وارد شود

.
 وی در ادامه توصیف راضیه خاتون اضافه میکند 🙁 راضیه  خاتون همه ساله ده روز محرم را در منزل پدرش مراسم روضه خوانی برگزار می کرد


قرار دادن تیرک (عمود خیمه) بین زمین و چادر نیازمند چند مرد است. در یکی از سال ها مردان برای بالا بردن این تیرک در میانه حیاط خانه پهلوان عطایی جمع شده بودند و بر سر چگونگی بالا بردن آن حدود یک ساعت جنگ و جدل داشتند تا اینکه راضیه خاتون این پهلوان زن متوجه شد و چادرش را بر کمر زد و خود را به کناره تیرک رساند.

سپس از همه خواست طناب های نگه دارنده تیرک را که در قسمت بالای آن قرار دارند، محکم نگاه دارند. آن گاه به تنهایی تیر را به همراه چادر از زمین بلند کرد و انتهای آن را در محل مخصوص روی زمین قرار داد. در این هنگام صدای صلوات حاضرین تمامی فضای خانه و کوچه را آکنده ساخت و خیمه امام حسین بر پا شد

.
لازم به ذکر است راضیه خاتون در کنار پدر خود در ارامستان خیابان 17 شهریور به خاک سپرده شده است اما بر مزار ایشان نام سکینه خاتون نقش بسته شده است.

از همین نویسنده ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *