در آمیزه های دینی ما از معلمی به عنوان شغل انبیاء نام برده شده است. در میان تمام معلمان دلسوز و زحمتکش؛ معلمانی هستند که علاوه بر تعلیم، تربیت را نیز سرلوحه کار خود قرار داده اند.
خانم نسیم محمدی یکی از این افراد هستند که به عنوان هنرآموز، به تدریس دوروس هنر بسنده نکرده اند و هنر را به صورت ملموس به زندگی دانشآموزان خود وارد کردهاند. نظر شما را به گفتگویی که با ایشان انجام دادهایم جلب میکنیم.
لطفا خودتان را معرفی کنید
نسیم محمدی هستم متولد 1367. فوق دیپلم گرافیک و لیسانس هنرهای تجسمی دارم. در حال حاضر علاوه بر تدریس در هنرستان، به عنوان دانشجو در رشته پژوهش هنر مشغول به تحصیل هستم.
چرا تدریس را به عنوان شغل انتخاب کردید؟
من جزو معدود افرادی بودم که در انتخاب رشته هنر، حمایت همه جانبه خانواده و مخصوصا مادرم را داشتم. هنر را از روی علاقه انتخاب کردم تا جایی که دوستانم میگفتند “به آرزویت رسیدی”. از طرفی تدریس نیز یکی از رویاهای کودکی من بود. و برای رسیدن به آن دانشگاه تربیت معلم را برای ادامه تحصیل برگزیدم. تدریس هنر ایدهالترین شغلی بود که دوست داشتم داشته باشم.
به نظر خودتان وجه تمایز تدریس شما چیست؟
از روز اول تدریس متوجه شدم بسیاری از دانشآموزانم بدون داشتن اطلاعات دقیق راجع به رشته هنر، آنرا انتخاب کرده اند و تصور درستی نسبت به آینده شغلی این رشته ندارند؛ و همین مسئله باعث شده تا فارغالتحصیلان بیکار زیادی در این رشته وجود داشته باشد؛ بنابراین تصمیم گرفتم تدریسم را بر پایه آموزش کاربردی طراحی کنم.
کمی بیشتر برایمان توضیح دهید
مباحث کتاب را به صورت کاربردی آموزش میدادم، هر آموزشی که صورت میگرفت کاربرد آن نیز برای دانشآموزان شرح داده میشد. مثلا زمانیکه آموزش طراحی گل به دانش آموزان انجام میشد؛ دانشآموزان را به سمت ساخت گل سر و دیگر وسایل کاربردی بر پایه آن سوق میدادم. دانش آموزان وقتی میدیدند که آموزشها کاربردی است، جدیت بیشتری از خود نشان میدادند.
این نوع آموزش چه دستاوردی برای خودتان داشت؟
از سال 96 با هماهنگی مدیر مدرسه و اولیا دانشآموزان، علاوه بر کلاس درس، در فضای مجازی نیز آموزش های کاربردی را به بچه ها ارائه میدادم. با این روش علاوه بر ایجاد اشتیاق در دانش آموزان و مشارکت اولیا در آموزش، باعث شد تا بسیاری از دانشآموزان و خود من در دوران کرونا و الزام بر آموزش مجازی با مشکلی مواجه نشویم، چون برایمان چیز جدیدی نبود و تجربه آنرا داشتیم. این مسئله زمینه ساز برگزاری بازارچههای کارآفرینی در داخل مدرسه شد.
بازارچههای کارآفرینی به چه صورت برگزار میشد؟
از ابتدی سال تحصیلی برنامهریزیهای لازم را انجام میدادم. به طوری که برای هر کلاس با وجود مشترک بودن سرفصلهای آموزشی، آموزشهای مجزا در نظر گرفته میشد تا در انتهای سال، امکان فروش دستسازها برای همه فراهم شود. شوق برگزاری نمایشگاه انفرادی و گروهی در دانشآموزان ایجاد انگیزه میکند.
با توجه به اینکه این کار ملزم صرف زمان بیشتر است، آیا دانش آموزان با شما همکاری میکنند؟
به دلیل جدیتم در آموزش در اویل سال تحصیلی دانش آموزان اشتیاقی از خود نشان نمیدهد اما رفته رفته علاقه و صمیمیت آنها به حدی میشود که بعد از فراغت از تحصیل نیز با من در ارتباط هستند. از طرفی چون شیوه کارم بر اساس مشارکت محصل و خانوادهها است، وقتی خانوادهها به کابردی بودن این آموزش پی میبرند، و از تاثیر آن در آینده شغلی فرزندشان آگاه میشوند، همکاری بیشتری صورت میگیرد.
آیا این دست از فعالیتهای شما به محیط مدرسه ختم میشود؟
من هر ساله بعد از اتمام آموزشها، نمایشگاهی از دستاوردهای هنرجویانم برگزار میکنم، تا از قضاوت شدن نترسند و با نقاط قوت
وضعف خود آشنا شوند. اما امسال، به دلیل وقفهای که کرونا در روند آموزش ایجاد کرده بود؛ احساس کردم بچه ها با هنر و تاثیر آن در زندگی آینده خود ارتباط نگرفتهاند. بنابراین تصمیم گرفتم تا نمایشگاهی خارج از محیط مدرسه از هنر بچه ها برگزار کنم تا با محیط هنری به طور ملموس آشنایی شوند.
آیا این کار شما موثر بود؟
قطعا بله چون هم یک رزومه کاری خوبی برای دانشآموزان محسوب میشود و هم بسیاری از هنرجویانم از همین محیط سفارش کارهای متعددی گرفتند. همواره دانشآموزانم را دعوت میکنم که در نمایشگاهها حضور داشته باشند و به دنبال کسب تجربه باشند. این کار باعث میشود در کنار هنرمندان بزرگ شهر کرمان، شناخت بیشتری در حیطه هنر بدست بیارند.
چرا برگزاری نمایشگاه برای هنرآموزان برای شما اهمیت دارد؟
نمایشگاه ها از این جهت ارزشمند هستند که؛ شاهد تلاشهای بیوقفه هنرجویان هستم.
فراتر از آن، پشتکار داشتن از اهمیت بیشتری برخوردار است. به عنوان یک معلم کار کردن روی شخصیت و انسانیت بچهها بالاترین الویت را برایم دارد. گام بعدی برام هنر است. همیشه سعی کردم هنرجویانم باهم در تعامل باشند و به هم کمک کنند. این امر باعث میشود هم برای هم احترام قائل شوند و هم ایدههای مفیدی از هم بگیرند. امید و انگیزه دادن و راهنما بودن برای بچهها مهمترین کاری هست که قلبم را زنده نگه میدارد. خوشحالترینم اگر ذره ای کار مفید برای بچهها و رشد جامعه مان انجام داده باشم.
به عنوان کسی که سال ها در زمینه تدریس هنر فعالیت دارید چه آینده شغلی را برای دانش آموختگان رشته هنر متصور هستید؟
تعدادی از هنرجوهایم تغییر رشته داده اند اما دست از هنر برنداشتهاند و فعالیتهای خود را در زمینه های هنری ادامه دادهاند. منبع درآمد آنها دست سازهایشان است. در زمان کرونا که بسیاری از مشاغل با چالش روبرو شدند هنرآموزانی داشتم که بعد از چند جلسه آموزش طراحی، موفق به دریافت سفارشات طراحی چهره شدند. آموختن هر نوع هنری همیشه برای شما مفید خواهد بود.
به عنوان یک مادر شاغل که به تحصیل نیز مشغول هستید چطور به تمام مسولیت های خود رسیدگی میکنید؟
به عنوان یک مادر میگویم؛ من خیلی از تلاشها و موفقیتهایم را مدیون دخترم هستم. از وقتی که پا به زندگیام گذاشت؛ دریچه جدیدی از زندگی به رویم باز شد. ارزش هنر و وقت برایم پر رنگتر شد. اوایل گمان میکردم که همه چیز تمام شد و پیشرفت برایم میسر نخواهد بود. اما با گذشت زمان، متوجه شدم زمانی شاد هستم که در کنار مادر بودن، درس،کار و هنرم را دامه دهم. یک زن وقتی که شاد نیست و حال خوبی ندارد نمی تواند مادر خوبی باشد. هیچ وقت دوست نداشتم فرزندم را سرزنش کنم که من بخاطر تو از خودم گذشتم. همه اینها باعث شد تا به جای اینکه یک مادر ا فسرده فداکار باشم یک مادر شاد کافی باشم.
کلام آخر
همسرم نقش خیلی پررنگی در همراهی و همدلی با من دارد. از او بابت همراهی اش تشکر میکنم. چون از علاقه ام به هنر آگاه است همواره مشوق من برای شرکت در کلاسها و دورههای جدید میباشد. تشویق او به ادامه مسیر همیشه باعث دلگرمی من بود.