دیبا بزاز، مدیر داروخانه حائز رتبه برتر کشوری:
نمی گذاریم روند درمان بیماران مختل شود
-الهام زندوثوقی-
این روزها با توجه به افزایش آمار بیماریهای خاص به ویژه سرطان، افراد مبتلا به این بیماریها مسیری سخت را برای درمان طی میکنند. در طول این مسیر دشوار، هستند افرادی که با اقداماتشان مرهمی بر زخم آنها میگذارند. از جمله این افراد میتوان به دکتر «دیبا بزاز» بانوی متعهد و خیری اشاره کرد که تنها داروخانه خصوصی توزیع داروهای خاص و شیمی درمانی استان کرمان را از سال 94 راه اندازی کرده است. در ادامه گفتگو زن و اجتماع را با این بانوی تلاشگر حوزه درمان میخوانید؛
■ لطفاً خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید
دیبا بزاز متولد شهریور ۶۶ و فارغ التحصیل رشته دکتری داروسازی از دانشگاه شهید بهشتی هستم. بعد از فارغ التحصیلی طرح و شغلم را در کرمان ادامه دادم ۱۱سال پیش ازدواج کردم و در حال حاضر دو فرزند دارم.
■ چطور داروسازی را به عنوان رشته تحصیلی انتخاب کردید؟
شیمی درس مورد علاقهام بود و همیشه دوست داشتم داروساز باشم.
■ ایده تأسیس داروخانه توزیع تخصصی داروهای خاص و شیمی درمانی از کجا آمد؟
ما دارای تنها داروخانه خصوصی تخصصی توزیع داروهای خاص و شیمی درمانی در کرمان هستیم.
این داروها به دلیل ماهیت خاصشان قیمت بالایی داشته و در هر داروخانهای موجود نیستند. بیماران همیشه برای پیدا کردن آنها با مشکل مواجه میشوند. این مشکل برای بیماران ژنیکی و آنزیمی بیشتر است. این داروخانه هشت سال پیش با حمایت مادی و معنوی جمعی از داروسازان خیر کرمان تحت نظارت هلدینگ دارو درمان پایاطب و با هدف تسریع روند تأمین دارو برای این گروه از بیماران تأسیس شد. همچنین به مرور زمان بنا بر خواسته و نیاز دانشکده علوم پزشکی کاملتر شد. من و همکارانم در این مجموعه تمام تلاشمان را کردهایم که بیماران در تأمین دارو دغدغهای نداشته باشند.
■ هزینه تأمین دارو در داروخانه شما با داروخانههای دولتی چه تفاوتی دارد؟
قیمت دارو در سراسر کشور یک قیمت مصوب است و ما نمیتوانیم دارو را ارزانتر یا گرانتر از نرخ مصوب ارائه دهیم.
■ خانم دیبا بزاز آیا از دیگر نقاط کشور هم برای تامین دارو به شما مراجعه می کنند؟
از ابتدای فعالیتمان تاکنون اولین و مهمترین اولویتمان را تأمین داروی با کیفیت قرار دادهایم
. در حال حاضر از سیستان و بلوچستان، بندرعباس، شیراز و یزد بیمارانی برای تأمین دارو به داروخانه ما مراجعه میکنند زیرا در شهر و استان خودشان موفق به تأمین دارو نشدهاند.
■سخترین قسمت کار شما چیست؟
تأمین دارو مهمترین چالش ماست. متأسفانه به دلیل شرایط تحریمی در اکثر مواقع بسیاری از داروها در بازه زمانی مشخص به دست ما نمیرسد. ما باید ذخیره دارویی کافی داشته باشیم و با زمانبندی مناسب، مدیریت لازم برای تأمین دارو را انجام دهیم تا بیماران بدون دارو نمانند.
از طرفی این داروها تحت پوشش بیمه هستند و خوشبختانه ۹۰ درصد هزینه این داروها توسط صندوق بیمه تأمین میشود. اما زمانی که باز پرداخت حق بیمه با تأخیر انجام میشود، ما در تأمین بودجه لازم برای خرید داروی جدید با مشکل مواجه میشویم. خرید دارو به صورت نقد است و حداکثر یک هفته فرصت پرداخت داریم؛ این در حالیست که گاهی پرداخت حق بیمه تا شش ماه به طول می انجامد. داروی بیماران باید به صورت مستمر تأمین شود چرا که تاخیر در این زمینه روند درمان بیمار را دچار اختلال می کند.
به عنوان مثال؛ قیمت یک نمونه دارو برای بیماران خاص ۱۷ میلیون تومان است که بیمار باید هر سه هفته، چهار عدد از این دارو مصرف کند. هزینه این دارو توسط بیمه پرداخت میشود که معمولاً با تأخیر همراه است؛ اما ما این دارو را به صورت نقد خریداری میکنیم، بنابراین مجبوریم تا زمان تسویه حساب بیمه، هزینه تأمین این دارو را از جای دیگری تأمین کنیم تا در روند درمان بیمار اختلالی ایجاد نشود. این دو مورد یعنی موجودی مستمر دارو و تأمین هزینه آن همیشه جز دغدغههای ما محسوب میشود.
■ شما مدیر عامل یک کارخانه هم هستید؛ چه شد که وارد حوزه صنعت شدید؟
ما بنا به نیاز دانشکده علوم پزشکی فعالیتهایی انجام میدهیم. با شیوع کرونا و طولانی شدن آن، با کمبود ماسک و وجود ماسکهای کم کیفیت با قیمتهای نجومی مواجه شدیم.بنابراین شرکت «دارو درمان پایا طب» به کمک خیران داروساز؛ اقدام به وارد کردن دستگاه و مواد اولیه با کیفیت به منظور تولید ماسک با کیفیت کرد. «پایا ماسک» در حال حاضر یکی از برندهای مطرح ماسک در کشور است.
■ شما کارخانه خود را در شرایط کرونا و با توجه به نیاز آن روزها تاسیس کردید؛ آیا پایان اپیدمی کرونا تغییری در فعالیتتان ایجاد کرده است؟
من برای این کارخانه بسیار تلاش کردم و برایم حکم فرزند سوم را دارد.
هدفمان از همان ابتدا تاسیس یک کارخانه مطابق با استانداردهای اداره تجهیزات بود؛ اینگونه نبود که صرفا به دنبال ایجاد کارگاه تولید ماسک باشیم.
بعد از چالشهای مربوط به ترخیص دستگاه، ساخت محل مناسب اولویت بعدی ما بود. با حساسیت بالا استاندارها را رعایت کردیم و این امر باعث شد تا موفق به دریافت گواهی نامه ایزو شویم. به دلیل کیفیت بالای ماسک های تولیدی کارخانه ما، با وجود پایان اپیدمی کرونا و کاهش تقاضا، باز هم سفارشات زیادی داریم.
■ خانم دیبا بزاز در حال حاضر عمده فعالیت شما مربوط به داروهای شیمیدرمانی است و پدرتان را هم در اثر سرطان از دست دادهاید، از این تجربه برایمان بگویید.
البته شروع بیماری پدرم مربوط به زمان دانشجویی من بود اما در زمانی که داروخانه را تأسیس کرده بودم بیماری پدرم مجدداً برگشت. هر چند مطمئن بودم بهترین داروها را تأمین میکنم اما متأسفانه نتیجه بخش نبود. گمان می کردم به دلیل تلاش برای کمک به بیماران درگیر سرطان و نوع نگاهی که مانند اعضای خانواده به آنها داشتم؛ دعای خیرشان باعث می شود عزیزانم از این بیماری درامان بمانند اما مادرم و همسرم هم درگیر این بیماری شدند.
■ در کنار شغل پر چالشی که دارید و بیماری عزیزانتان، مادر دو فرزند نیز هستید؛ چگونه این شرایط را مدیریت کردهاید؟
با هر مشکلی که مواجه میشدم به خودم میگفتم« دیبا بزاز دو راه داری یا گریه کنی و منتظر کمک دیگران باشی یا باید بلند شوی و خودت کاری انجام دهی». در نهایت تصمیم میگرفتم بلند شوم و با این فکر که چه کاری درست است، شروع میکردم. در ذهنم یک چک لیست تهیه میکردم و به خودم میگفتم «الان موقع عمل کردن است نه نشستن و غصه خوردن».
■ کمی از دغدغههای مادر شاغل بودن برایمان بگویید.
واقعیت این است که در کنار کاری که عاشقانه دوستش دارم، زندگی ادامه دارد. در هر صورت من نقش مادری و همسری را نیز پذیرفتهام. قطعاً شرایط خیلی سخت است؛ به ویژه که فرزندانم کوچک هستند. با وجود تمام نگرانیها و دغدغههای مادر بودن باید به کارم نیز رسیدگی میکردم. با تمام این موارد من مادر شاغل بودن را دوست دارم. مادر شدن دنیای جدیدی را به روی من گشود. با وجود فرزندان همه چیز غیر قابل پیشبینی میشود.
■ خانم دیبا بزاز در تمام این سالها بزرگترین حامی شما چه کسی بود؟
از ابتدا پدرم بزرگترین حامی من بود زیرا همیشه به من باور داشت. همین باور باعث میشد تا قدم بعدی را بردارم . بعد از درگذشت پدر، همسرم همیشه پشتیبانم بود. حتی در مواقعی که شاید به خاطر کار نقش مادریام کمرنگتر میشود، همیشه مرا حمایت می کند.
البته من از خیلیها انگیزه گرفتم. مثلاً شاید یکی از انگیزههای من مربی فوقالعاده شیمی دبیرستان بود، یا دبیر فیزیکی که بیماری «ام.اس» داشت و به من گفت «اگر روزی داروساز شدی ما را فراموش نکن». در حال حاضر در تلاشم تا داروهای «ام. اس» را به مجموعه اضافه کنم تا در تأمین داروی این بیماران نیز قدمی برداشته باشیم.
■ چه سخنی با دختران ایران دارید؟
من فکر میکنم دختران نسل امروز نسبت به نسل قبل که ما بودیم؛ شناخت بیشتر و بهتری از خود دارند .
آنها میدانند که چه میخواهند. ما از شروع کردن میترسیم اما این نسل میداند که چه میخواهد. به آنها میگویم خودتان را باور داشته باشید قطعاً هر آنچه بخواهید، خواهد شد؛ حالا یا با تلاش بیشتر یا با چند بار شروع مجدد. اگر آرزوی چیزی را در ذهن دارید پس قابلیت رسیدن به آن را نیز دارید و قطعاً به آن خواهید رسید شما برای آن آرزو ساخته شدهاید.
■ اگر بتوانید پیامی برای تمام مردم ایران بفرستید، در آن پیام چه مینویسید؟
با هم مهربان باشید.
مردم در حال حاضر درگیر مشکلات مختلفی هستند .این مشکلات باعث شده تا مهربانی آنها نسبت به هم کم شود . دوست دارم به مردم بگوییم بیشتر با هم مهربان باشید. مهربانی مثل یک زنجیره در جامعه تکرار میشود