برای همه ما اتفاق افتاده که کودکانی را در خیابان، سر چهارراه ها و سایر مکان های شهرمان ببینیم که هر یک به کاری مشغولند و به طور یقین در ذهنمان کم و بیش به این مساله فکر میکنیم که چرا این کودکان کار میکنند. اما به این نکته هم باید توجه نمود که در سراسر دنیا این پدیده مشاهده می شود.
تمام افراد زیر 18 سال که به کاری مشغول هستند را می توان جزو کودکان کار محسوب کرد. در واقع این کودکان به جای اینکه در سن کودکی مشغول یادگیری سواد، مهارتهای اجتماعی و ارتباطی، ارتباط با سایر همسالان باشند به کار مشغول شده و به نوعی از حقوق اساسی خود که همان حق بقاء، رشد، امنیت و مشارکت میباشد محروم شده اند.
دلایل کار کودکان به طور واضح به وضعیت خانواده بر میگردد، به این معنی که ناتوانی والدین از تأمین معیشت خود و فرزندان باعث می شود که آنان به کار روی بیاورند و این ناتوانی دلایل بسیاری دارد از جمله: جدایی والدین، بیماری سرپرست خانوار، نداشتن شغل با درآمد ثابت برای سرپرست خانوار و …اما باید توجه نمود که هیچ کدام از دلایل به تنهایی نمیتواند توجیه کننده کار کودک باشد بلکه قرار گرفتن چندین دلیل در کنار هم که عامل اقتصادی تشدید کننده آن است می تواند کودک را به سمت کار سوق دهد.
البته به این مساله هم باید توجه نمود که موسسات و مراکز خیریه و مردم نهادی وجود دارند که سعی می کنند به این کودکان کمک نموده و از آسیبهای احتمالی به این کودکان جلوگیری نمایند اما با وجود این، کودکان در چرخه کار علاوه بر معلق شدن حقوق اساسی شان، با مشکلاتی از جمله آسیبهای جسمی و روانی و انواع خشونت روبرو میباشند.
مطالب بیشتر: کار کودکان،کودکی هایی که ربوده شده است