مریم قدیمی ماهانی؛ نخستین بانوی کلیدساز کرمانی:
کسی جز پدرم حاضر به آموزش دادن من نبود
نمیدانم تا حالا گذرتان به مغازۀ کلیدسازی چهارراه امیرکبیر افتاده؟ شما هم وقتی خانم قدیمیماهانی را دیدید، سراغ صاحب مغازه را گرفتید؟ اگر این تجربه را دارید باید بگویم که تنها نیستید و خیلیهای دیگر هم انتظار ندارند یک خانم کلیدساز باشد.
مریم قدیمیماهانی اما توانسته بیتوجه به محدودیتهایی که برای فعالیت در رشتههای فنی برای بانوان وجود دارد، به یک کلیدساز حرفهای تبدیل شود. او کنار دست پدرش کلیدسازی یاد گرفته و میگوید که وقتی میخواستم فنون دیگر این شغل را از افرادی دیگر بیاموزم، کسی حاضر نبود آن را یادم بدهد!
با این وجود، او توانسته در این حرفه موفق شود آنچنان که اگر امروز سراغ حرفهایترین کلیدسازهای کرمان و به خصوص کسانی که در زمینۀ کددهی ماشین حرفهای باشند را بگیرید، اسم این خانم هم جزو چند نفر اول پیشنهاد خواهد شد. برای اینکه بدانیم مریم خانم چه مسیری را تا اینجا طی کرده، گفتوگویی با او انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
-
لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید.
مریم قدیمی ماهانی هستم ۲۳سال سن دارم. و دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته امور بانکی هستم.
-
چطور وارد این حرفه شدهاید؟!
پدرم چندین سال در شغل کلیدسازی فعالیت داشتند ازطرفی من از کودکی به کار فنی علاقه داشتم. چون برادر ندارم و پدرم هم در این شغل بسیار تنها بودند، تصمیم گرفتم وارد این حرفه شوم و به عنوان اولین بانوی کلید ساز ایران کار خود را شروع کردم.
-
با توجه به رشته تحصیلی شما، پدرتان مخالفتی با شغل شما نداشتند؟
اتفاقا اولین نفری که مرا در این کار تشویق کرد پدرم بود. ایشان همیشه معتقد بودند که کار زن و مرد ندارد و هرکسی برای رسیدن به اهدافش باید زحمت بکشد. حمایت خانواده مهمترین عامل ماندگاری من در این شغل بود.
-
تا کنون برای چه تعداد افراد اشتغالزایی انجام دادهاید؟
در طی ۹سالی در این زمینه فعالیت میکنم، حدودا به ۱۰نفر آموزش دادهام که اکثرا برای خود مستقل شده اند و مغازه دارند و مشغول کار هستند.
-
خودتان تنها کار میکنید؟
در حال حاضر با با پدرم کار میکنم و دو نیروی فعال دارم که در کارهای داخل مغازه و خدمات بیرون با ما همکاری میکنند.
-
بزرگترین چالشی که برای رسیدن به شغلتان با آن روبرو شدید چه بود و چطور از عهده آن بر آمدید؟
بزرگترین چالشی که با آن روبرو بودم در شروع کارم بود. به عنوان اولین خانمی که وارد این عرصه شده بود هیچ کس جز پدرم حاضر به آموزش دادن من نبود.
قطعا شرایط سخت بود و من دوست داشتم جز دانش پدرم، آموزش بیشتری ببینم اما تمام آموزشهایی که دیدم از طرف پدر و یا تجربیاتی است که خودم به دست آوردم و این باعث شد من در شروع کار با چالش و سختی مواجه شوم.
-
به نظر شما یک کلیدساز باید چه مهارتهای داشته باشد؟
من همیشه گفتهام کلید سازی یک هنر است. در این کار برای ساختن هر کلید باید ظرافت و هنر به خرج داد. از طرفی این شغل ملزم به صبر و شکیبایی زیادی است. مهمتر از همه؛ در زمینه کددهی باید دقت بالایی داشته باشیم. کوچیکترین بیدقتی باعث بروز خطا و به وجود آمدن مشکلات زیاد و حتی صدمه دیدن ماشین می شود.
-
چه توصیهای برای افرادی که تمایل دارند به این شغل وارد شوند، دارید؟
من این شغل را همیشه به همه پیشنهاد میکنم این شغل یک کمکرسانی اجتماعی هم حساب می شود.کار ما یک کار بسیار حساسی است که اکثر مواقع مثل یک ناجی عمل میکنیم. شرایطی را در نظر بگیرید که کودکی پشت در بسته تنها مانده است؛ ما باید با دقت هرچه تمام، در سریعترین زمان ممکن به او کمک کنیم. میتوانم بگویم این شغل یک شغل هیجانی هست. از طرفی در این شغل، باید با انواع دستگاهها کار کنیم که با تجربههای جدیدی همراه است و این کار بسیار جالب است.
-
آیا تا کنون به دلیل خانم بودن، با مشتریهای خود با چالشی روبرو شدهاید؟!
میتوانم بگویم هر روز من با این موضوع برخورد میکنم و برای خودمم جالب است که چرا مردم تعجب میکنند. بارها پیش آمده که مشتری وارد مغازه شده و با تعجب از من سوال میکند که صاحب مغازه کجاست و برای انجام کار باید با چه کسی صحبت کنم وقتی متوجه میشوند که خودم کار را انجام میدهم خیلی تعجب میکنند. گاهی فکر میکنند که قصد تمسخر دارم. تا زمانیکه کلید را نساختم باور نمیکنند و برایشان باور کردنی نیست.
-
زمانیکه مغازه را ترک میکنند تغییری در تفکرشان بوجود آمده؟
خداروشکر با فعالیت و تلاش زیاد توانستم با مرور زمان خودم را ثابت کنم و اکثر آنها مشتری دائم ما شدند و رضایت بالایی دارند.
-
آیا به تغییر شغل مخصوصا استخدام در بانک فکر کردهاید؟
حقیقتا رشته تحصیلی ام را از روی علاقه انتخاب کردم و هدفم استخدام در بانک بود. امادر حال حاضر و با سابقه نزدیک به ده سالدر این شغل توانسته ام در حرفه کلید سازی موفق باشم و پیشرفتهای زیادی داشتهام قطعا در این حرفه ماندگار هستم و و هرگز از این شغل کنار نمیکشم.چون برای آن زحمت بسیار کشیدهام.
-
شما چطور بین زندگی شخصی و حرفهای توازن بر قرار کردهاید؟
به نظرم نه تنها در کار من؛ بلکه اکثر کسانیکه شغل آزاد دارند معمولا بیشتر زمان خود را درگیر کار هستند، مخصوصا خانوم ها.طبیعتا نیاز به مدیریت زمان دارید. من در کنار کارم تحصیل میکنم، برنامه ورزشی منظم دارم و در کنار آن به کلاس های آموزشی جدا از درسم نیز می روم. همیشه سعی کرده ام با پشتکار و زمان بندی درست؛ زمانم را به نحوی مدیریت کنم که بتوانم به تمام کارهایم برسم.
-
سخن پایانی
به عنوان اولین بانویی که این شغل را انتخاب کرده بودم باید خودم را ثابت میکردم تا افرادی که حاضر به آموزش من نشده بودند متوجه شوند که خانمها هم میتواند. خیلی مواقع و شاید در شروع کاری ممکن است شرایطی بوجود بیاید که ناامید شوید، و به نظر برسد که ادامه راه امکان پذیر نیست اما قسم به واژه صبر که با بردباری و صبر میتوانید موفق شوید و به نتیجه مطلوب برسید.
با آرزوی دیدن فعالیت خانمها در این شغل