داستانی که استثنا است

بـذار حرفاموبگـم بعـد ا گه اشـتباه بـود هیچی بهم نده، تـازه از یه اشـتباهی خالص شـدی ولی هنوز داری غصه میخوری. احسـاس میکنـی دوروبـرت هیچکـس نیسـت. نـه اینکـه کسـی رونداشـته باشـی نـه، ولـی دلـت بـه دلشـون راه نـداره. زن بـه چـادر سـیاه فالگیرکـه دور کمـرش محکـم شـده بـود و پائینـش