فریدا کالو

عنوان شغلی: هنرمند

سال تولد: 1907

داستان فریدا کالو

فریدا کالو، نقاش مکزیکی سبک سوررئال 

خود او سوژه اصلی این پرتره‌هاست که به سبک سوررئال کشیده است.

زمانی که ۱۸ سال داشت، در تصادف به‌شدت آسیب دید و مسیر زندگی‌اش برای همیشه عوض شد.

فریدا که عاشق نقاشی بود بعدها تمام دردهایش را روی بوم آورد و رنج‌هایش را به هنری ناب تبدیل کرد.

روی اوردن به نقاشی  

پس از این تصادف، بستر بیماری جایی بود که فریدا درست در نقطه‌ای که می‌توانست پایان زندگی‌اش باشد، سرنوشت خود را به دست گرفت و برای اولین بار شروع به کشیدن نقاشی کرد؛
از آسیب‌های جسمی‌اش جان سالم به در برد و در نهایت قادر به راه‌رفتن شد. با این وجود، درد پای فریدا هرگز به‌طور کامل او را ترک نکرد. فریدا پس از این توجه خود را از حرفهٔ پزشکی به نقاشی معطوف کرد.

ازدواج

پس از حادثهٔ تصادف، نامزدش از ازدواج با او منصرف شد. فریدا پس از بهبودی، پرتره‌های خودش را نزد دیه‌گو ریورا، نقاش دیواری معروف و کمونیست مکزیکی برد.نقاشی‌های کالو مورد توجه دیه‌گو ریورا قرار گرفت و این دیدارِ دوباره آغازی شد برای زندگی مشترک آن دو که با همدیگر ازدواج کردند در زمان ازدواج دیه‌گو ۴۲ ساله بود و فریدا ۲۲ سال داشت.

مادر فریدا که با ازدواج آن دو مخالف بود به آن‌ها مَثَلِ «فیل و فاخته» را نسبت داد.فریدا خود در اینباره می‌گوید:عاقبت روزی رسید که تابلوهایم را به نقاش بزرگ مکزیک نشان دادم. دیه‌گو هنرم را تحسین کرد. در یک لحظه حس کردم زیبایی وجود مرا درک کرده و حالا من عاشق دیه‌گو بودم.

 روزها که می‌گذشت، من دیه‌گو را هم در کنارم کشیدم و دیه‌گو نیز مرا در نقاشی‌هایش گنجاند. آقای ریورا، نقاش بزرگ مکزیک همسر من است. من خوشبختم.