آیا امروز با روایت سروکار داریم؟

همانطور که اسباب و آلات زندگی به سمت مدرنیته پیشرفت می کند ، روایت نیز مسیر رشد و مدرنیته را طی می کند. قبل از همه گیر شدن سوشال مدیا به شکل امروزی آن نظریه ی «پایان باز» برای داستان ها مطرح شد.این که خواننده عنصری جدا نشدنی از سه

برای نوشتن چه باید کرد؟

متن به بررسی نقش اشیا و تصاویر در روایت تاریخ و فرهنگ انسان‌های اولیه می‌پردازد. نویسنده بیان می‌کند که اشیا، مانند ابزار و آلات، نه تنها کاربرد عملی دارند بلکه به عنوان روایتگر داستان بشر نیز عمل می‌کنند. هر شیء، از جمله کوزه‌ها و ابزارها، می‌تواند نشانگر باورها، آرزوها و فرهنگ جوامع انسانی باشد. این اشیا به ما کمک می‌کنند تا به درک بهتری از زندگی گذشته و چگونگی شکل‌گیری هویت انسانی برسیم. همچنین، ادبیات شفاهی و داستان‌ها به انتقال این روایت‌ها و تجربیات کمک می‌کنند و تأثیر عمیقی بر ناخودآگاه جمعی و فرهنگ جوامع دارند. در نهایت، تاریخ بشر از طریق این اشیا و روایت‌های شفاهی به شکل مدون خود می‌رسد.

درباره‌ی داستان

در متن فوق، بحثی درباره‌ی روایت و روایتگری و نیاز بشر به نمایش و اختراع مفهوم روایت برای رهایی از تنهایی و گرسنگی مطرح شده است. همچنین بحثی درباره تفاوت داستان نویسی و روایتگری و نقش داستان نویس در ایجاد هنر و انتقال حقیقت و خیال به مخاطبان صورت گرفته است. این متن به اهمیت شگردها و تکنیک‌های نوشتاری در هنر داستان نویسی و نقش آنها در ایجاد تصویر و تصور برای مخاطبان اشاره کرده است.

رهایی از سایه‌ها

سفر‭ ‬در‭ ‬میان‭ ‬اختلال‭ ‬استرس‭ ‬پس‭ ‬از‭ ‬سانحه‌ها ‭ ‬PTSD‭ ‬1 سایه‌های گذشته‌تر بر ذهن امیر سایه افکنده بودند. کابوس های تصادف، اضطراب، افسردگی، خاطرات وحشتناک و انزوای عمیق، زندگی او را به تاریکی مطلق فرو برده بود. اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) امانش را بریده بود و او

داستان چطور شکل می‌گیرد؟

ارسطو فرم دراماتیک را تعریف می‌کند که شامل آغاز، میانه و انجام است و هر اثری که دارای روایت داستانی قابل نمایش باشد از این فرم پیروی می‌کند. انسان به هر حال روایت گو و روایت شنو است، حتی در خواب و خیالات. عناصر و تکنیک‌های داستانی در روایت اجرا شود، داستان شکل می‌گیرد. دیالوگ، گره افکنی و گره گشایی، طرح و توطئه و اجرای دیالکتیک آنها می‌تواند فرم یک روایت را به داستان نزدیک‌تر کند. انسان در مواجهه با شرایط دوست دارد شبیه‌ترین تعریف از واقعه را داشته باشد تا همزاد پنداری اتفاق بیفتد. همینطور کیفیت زندگیش تغییر می‌کند، فرم داستانی نیز دچار تغییر، تحول، حیات و نوزایی می‌گردد. عناصر سازنده‌ی داستان از اهمیت بیشتر یا کمتری برخوردار می‌شوند و ساخت دادن به اشکال مختلف یک گفتار یا نوشتار می‌تواند به داستان یا قصه، یا حکایت، گزارش، جستار و مقاله نزدیک‌تر کند.

بشر روایتگر کیست؟

ما به طور مداوم داستان‌ها را شنیده، دیده و بازگو می‌کنیم. این واقعیت هرگز منقطع نمی‌شود، حتی در خواب‌هایمان ادامه می‌یابد. روایتگری و شنیدن در طول تاریخ تغییر کرده است و وقت و مکان اجازه ی چنین عملی را نمی‌دهد. بشر روایتگر کیست؟ شاید بتوان اولین نقطه‌ی شروع سخن گفتن را روایت‌گری دانست. هر روایتی لیاقت داستان شدن را نیز دارد و بستگی به آن دارد که ما جهان را چگونه ارزیابی می‌کنیم.