کودکان؛ تاثیرپذیران امروز، تاثیرگذاران فردا

زن و اجتماع- فتحیه نعمت‌الله‌زاده متولد ۱۳۴۰، کرمان، بنیان‌گذار جمعیت «دوستداران زمین سبز»، از چهره‌های پیشگام و تأثیرگذار در عرصهٔ فعالیت‌های زیست‌محیطی ایران به‌شمار می‌رود. وی با تکیه بر آموزش و جلب مشارکت عمومی، اقداماتی نظیر طراحی و اجرای کارگاه‌های آموزشی و کمپین‌های حفاظت از طبیعت را در استان کرمان

نشریه زن و اجتماع شماره 33

فهرست مطالب شماره ۳۳ نشریه زن و اجتماع /تیر ماه ۱۴۰۴ هویت جمعی یا گروهی/صفحه۲ معرفی کتاب نوجوانان/ انسان در جستجوی معنا/صفحه۳ معرفی کتاب بزرگسال / زنانی که با گرگ ها می‌دوند/صفحه۳ معرفی فیلم /هیس دخترها فریاد نمی زنند/صفحه۳ تکریم بازنشستگان/صفحه۴ ایران سومین کشور تولید کننده صنایع دستی در جهان/صفحه۵

هویت ملی

هویت ملی کودکان

«ویکـی پدیـا» در تعریفـی از «هویت ملی» این گونه عنـوان مـی کنـد: «هویـت ملـی هویـت یـا احسـاس تعلـق فـرد بـه یـک دولـت یـا یـک ملـت اسـت. یـک حـس مشـترک کـه مـردم بـه یـک وحـدت کلـی درک می‌کننـد کـه نمـود خـود را در سـنتها، فرهنـگ یـا زبـان سیاسـت نشـان می‌دهـد. هویـت

سهم ناچیز زنان از اشتغال صنعتی

سهم زنان در صنعت ایران، با وجود برخی پیشرفت‌ها، همچنان محدود است و این چالش‌ها مانع از بهره‌مندی کشور از پتانسیل‌های زنان در توسعه اقتصادی می‌شود. نرخ مشارکت اقتصادی زنان در سال ۱۴۰۲ به ۱۴.۲ درصد رسید که افزایشی ۰.۶ درصدی نسبت به سال قبل را نشان می‌دهد. با این

جشن مهرگان

در تقویم اوستایی هر سال دوفصل دارد. یکی فصل تابستان بزرگ و یکی هم زمستان بزرگ که ایرانیان ابتدای هر فصل را به جشن و پایکوبی و شکرگزاری می پرداختند. جشن آغاز تابستان که همان «جشن نوروز» بود و جشن آغاز زمستان هم «جشن مهرگان» بود که در 16 مهر

فنگ شویی و فرهنگ ایرانی

همان طور که در شماره قبل قول داده‌ام؛ در این جلسه در مورد نحوه استفاده از علم فنگ شویی در فرهنگ ایرانی توضیحاتی خواهم داد. 1-خانه تکانی : بهترین زمان خانه تکانی اسفند ماه و نزدیک به بهار است. ما ایرانی ها رسم خانه تکانی داریم و در فنگ‌شویی مراحل

چو انـــــدازی

-سمانه شعبانی/ داستان نویس- طبق روالِ هر روز؛ رأس ساعت 6:20 صبح پیکانِ سفیدرنگ و قراضۀ آقایِ دامغانی جلوی پایم ترمز زد. به جرأت می توان گفت که او وقت‌شناس‌ترین راننده سرویس شهر بود. طبقِ معمول «سپیده» که همسایه دامغانی بود و اول از همه سوار می‌شد جلو نشسته بود.

داستان فریدون با وکیل ضحاک

وزیر ضحاک (کندرو) که از ماجرای تسخیر کاخ باخبر می‌شود، سریعا به کاخ می‌آید چرا که «ضحاک در نبودش شهر را به او امانت سپرده است. «کندرو»، «فریدون» را می‌بیند که در میان «شهرناز» و «ارنواز» نشسته است. در ابتدا زیرکی می‌کند؛ فریدون را می‌ستاید و دستوراتش را اجرا می‌کند.