-فاطیما محمودی/ فعال حقوق زنان-
در دهه های اخیر، محیط نیروی کار دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است و یکی از مهم ترین تغییرات، ظهور زنان مجرد شاغل بوده است. این تغییر به واسطه ی تحول هنجارهای اجتماعی، فرصت های آموزشی و پیشرفت در فناوری ایجاد شده است. امروزه، زنان مجرد شاغل نیروی تاثیرگذاری در دنیای حرفهای هستند که در صنایع مختلف مشارکت دارند، و در عین حال چالشهای منحصربه فرد را پشت سر می گذارند و فرصتهای جدید را در آغوش میگیرند.
یکی از دلایل اصلی افزایش زنان مجرد شاغل، تغییر نگرش های اجتماعی نسبت به نقش های جنسیتی است. انتظارات سنتی زنان از محدود شدن به نقش های خانگی به تدریج جای خود را به دیدگاه های فراگیرتر و مترقی داده است. در نتیجه، زنان به فرصتهای تحصیلی و شغلی دسترسی پیدا کردهاند که قبلاً از آنها دریغ شده بود، و آنها را قادر میسازد تا بدون توجه به وضعیت تأهلشان، به دنبال مشاغل کامل بروند.
البته نمی توان منکر نقش آموزش و پرورش در این تحول شد. با کمرنگ شدن تبعیض جنسیتی در آموزش این امکان برای زنان و دختران فراهم شده تا مهارت ها و دانش را در زمینه های مختلف کسب کنند. از آنجایی که زنان مجرد بیشتر به دنبال تحصیلات عالی و مدارک پیشرفته هستند، با دیدگاه گسترده تری به سمت کار کردن می روند و در نتیجه درهایی را به روی فرصت های شغلی بهتر باز می کنند.
عامل موثر بعدی پیشرفت فناوری است که در توانمندسازی زنان مجرد برای مشارکت فعال در نیروی کار مؤثر بوده است. کار از راه دور، ساعات کاری انعطاف پذیر و فرصت های شغلی آزاد را تسهیل کرده است و به زنان این امکان را می دهد تا تعادلی بین زندگی شخصی و حرفه ای خود به طور موثرتری ایجاد کنند. در حقیقت فناوری به عنوان یک واسطه گر عمل میکند که موانعی را که ممکن است در گذشته مانع ورود زنان به برخی مشاغل شده باشد، از بین می برد.
زنان مجرد شاغل اغلب با چالش های زیادی روبرو هستند، به ویژه در ایجاد تعادل بین مسئولیت های حرفه ای خود با تعهدات شخصی. انتظارات نامتعارف در محیط های کاری، دیدگاه والدین و شریک های عاطفی و مسئولیتهای خانه از جمله این چالش ها هستند.
در محل کار، بسیاری از زنان مجرد انعطاف پذیری، سازگاری و فداکاری استثنایی از خود نشان می دهند. توانایی آنها در انجام چند کار و غلبه بر چالشها نه تنها عزم آنها، بلکه توانایی آنها را برای برتری در محیطهای سختگیرانه نیز نشان میدهد. تحقیقات نشان داده است که تنوع در محیط کار، خلاقیت و حل مسئله را افزایش می دهد، و زنان مجرد شاغل را به سرمایه ای ارزشمند برای سازمان ها تبدیل می کند.
تفاوت دستمزد، تعصب جنسیتی و تبعیض در محل کار از جمله تبعیضاتی است که ایشان تجربه کردهاند. در نتیجه، ظهور زنان مجرد شاغل نقطه عطف مهمی در سفر به سوی برابری جنسیتی و تنوع در محل کار است. پشتکار، جاه طلبی و فداکاری آنها موانع سنتی را در هم شکسته است و ثابت می کند که استعداد و اراده بر اساس جنسیت یا وضعیت تاهل تعریف نمی شود. از آنجایی که جامعه همچنان از توانمندسازی زنان مجرد شاغل استقبال می کند و از آن حمایت می کند، به دنیایی نزدیک می شویم که در آن توانایی همه افراد بدون توجه به پیشینه یا شرایط آنها قابل استفاده است.