نقاشی راه فرار از درد
نقاشی و به طور کلی هنر همواره یکی از راه های بیان احساسات بوده است.
فریدا کالو، هنرمند و فمینیست مکزیکی، از هنر برای بیان دردهای شدید روحی و جسمی خود استفاده کرد.
او به عنوان بزرگترین هنرمند زن مکزیکی، خود را به طرز وحشیانهای صادقانه به تصویر میکشد.
در 6 سالگی به شدت به بیماری فلج اطفال مبتلا شد و بسیاری از دوران کودکی خود را در رختخواب گذراند. در نتیجه این بیماری، پاهای کوتاهتر و لاغری داشت. این تنها بیماری او محسوب نمیشد زیرا در سال 1925، هنگامی که 18 ساله بود، در یک تصادف اتوبوس زندگی او به طرز چشمگیری تغییر کرد. لگن او توسط میله فولادی سوراخ شد که پیامدهای این حادثه درد مادام العمر و محدودیتهای جسمی شدید بود.
پس از تصادف، فریدا برای مدت طولانی دوباره به تخت بسته شد و مجبور به استفاده از فولاد شد. سرانجام فریدا کالو با دیگو ریورا، دیوارنگار معروف مکزیکی که در دوران دانشجویی با او آشنا شده بود، ازدواج کرد. اما آنها اغلب از هم جدا میشدند و گاهگاه در خانههای مختلف زندگی میکردند.
آنها سرانجام در سال 1939 دیگو و فریدا از هم جدا شدند.
در این زمان او یکی از معروفترین نقاشیهای خود را به نام “دو فریدا” را به تصویر کشید.
این نقاشی دو نسخه فریدا را به نمایش میگذارد. این نقاشی دید دوگانهای را نشان میدهد که فریدا از خود در سمت چپ دارد. او خود را زنی با قلبی شکسته نشان میدهد. پوشیدن لباس سفید سنتی اروپایی ویکتوریایی، قلبش را کامل کرده است. لباس مکزیکی مدرن، سبکی است که او در طول ازدواجش با ریورا اتخاذ کرد و شروع به تبدیل شدن به یک چهره عمومی کرد. او لباسهای بومی زیادی میپوشید که پیوند او با طبیعت و فرهنگ مکزیک را برجسته میکرد.
میبینید که هر دو عمیقاً به هم مرتبط هستند. دست در دست هم گرفتهاند و پیوند دیگری وجود دارد که نمادی از رگ واحدی است که منشعب میشود و روی بازوها و شانههای هر دو آزاد شده است و عشق آزادی در سمت راست کمی نگه داشته نمیشود. پرتره همسر سابقش ریورا به فریدا در زیر سمت چپ رگ را با قیچی بریده و در واقع شبیه یک قیچی جراحی است و بعد از تصادف فریدا کالو، خون را میبینید که روی لباس سفید او میچکد.
او شروع به نقاشی کرد تا زمان را عاقلانه پر کند. هنر معروف او نشان میدهد که او از خلاقیت خود برای بیان تجربیات خود استفاده کرده است.
در سال 1944 یکی از نقاشیهای معروف خود را به تصویر کشید. در این نقاشی ستون فقرات او کاملاً شکسته است. او یک بریس جراحی بسته و ناخنهایی در سراسر بدنش دارد. آنها درد مداومی را که او متحمل شده بود نشان میدهند.
فریدا در این نقاشی از هنر برای بیان چالشهای فیزیکی خود استفاده کرد.
ساره امینی / کارشناس ارشد هنر