– زهرا قاسم زاده/دانشجوی دکتری جامعهشناسی-
طبق تعریف کنوانسیون بین المللی حقوق کودک، هر فرد زیر 18 سال کودک نامیده میشود. همچنین در این کنوانسیون به این امر تاکید شده است که در مورد کودکان باید کاری انجام شود که بیشترین نفع را برای کودکان داشته باشد و اگر در این مورد والدین یا سرپرست قانونی کودک کوتاهی نماید، دولت باید از کودک حمایت نموده و حق بقاء، رشد، مشارکت و امنیت کودک به رسمیت شناخته شود.
طبق این تعریف، مراقبت و حفظ سلامت جسمی و روانی کودکان از اولویت ویژهای برخوردار میباشد.
در مواردی مشاهده شده حفظ سلامت جسمی و روانی کودک از سوی بزرگسالان کوتاهی صورت گرفته است و درجات گوناگون کودک آزاری رخ میدهد. کودک آزاری را عمدتا میتوان به صورت جسمی و روحی در نظر گرفت. در موراری مشاهده شده بسیاری از جنبههای آزار روانی نادیده گرفته شده، طبق تعریف هر گونه رفتاری که باعث آسیب رساندن به جسم کودک گردد یا روح کودک را دچار آسیب نماید.
پرخاشگری و انتقاد بیش از حد، نبود محبت و عاطفه و طرد کودک، محرومیت از توجه، ناهماهنگی و رفتارهای متناقض، تهدید به ترک کودک، خواستهها یا استرسهای نامناسب از کودک همگی مصداق آزار روانی کودک محسوب میشود. هر کدام از این موارد آسیبهای جبران ناپذیری را به همراه دارد به طوری که میتوان تا بزرگسالی این کودک، تأثیرات آن را مشاهده نمود.
بنابراین و به طور کلی میتوان گفت هر گونه آسیب و غفلت در نگهداری از کودکان که حق بقاء، رشد، امنیت و مشارکت آنان را با خطر مواجه کند، مصداق کودک آزاری میباشد. همچنین ما با گروهی از کودکان مواجه هستیم که به دلیل بیماری و مشکلات جسمی نیازمند توجه و مراقبت ویژه هستند که لازم است نهادهای دولتی و مردم نهاد در این زمینه توجه و اهتمام داشته و سعی نمایند ضمن آگاهی بخشی به والدین و سرپرستان کودکان، با شناسایی این کودکان زمینه کمک به آنان تسهیل یابد. همان گونه که موسسات بسیاری در این زمینه فعال بوده و به کودکان آسیب دیده و در شرایط دشوار کمک مینمایند.