عشرت کردستانی با اشاره به پرچمداری المپیک و پارالمپیک توسط ورزشکاران کرمانی:
چنین رویـدادی
در تاریخ کرمان بی سابقه است
سرمایهگذاران و حامیان مالی را بهسمت ورزش جانبازان و معلولان هدایت کنیم
عشرت کردستانی از آن دسته زنانی است که در پشت ظرافت و زنانگیاش، شخصیتی محکم، قوی و پُر از اراده و انگیزه دارد.
در کنارش که مینشینی احساس قدرت میکنی.
او بعد از اینکه نیمِ یکی از پاهایش را برای همیشه از دست داد، محکمتر بر زمین ایستاد و خیالی هم برای نشستن و تسلیم شدن در برابر سختیها ندارد.
خانم کردستانی امروز در کسوت دبیری هیأت ورزشی جانبازان و معلولان استان، تمام تلاش خود را میکند که پای رفتن و انگیزۀ ماندن و ادامه دادن برای کسانی باشد که با از دست دادن بخشی از توان حرکتی خود، زندگیشان را از دست رفته میدیدند.
بعد از انتخاب خانم «زهرا نعمتی» برای پرچمداری ایران در المپیک، خبر پرچمدار شدن خانم کردستانی برای کاروان ایران در رقابتهای پارا المپیک 2016، شادی و غرور مضاعفی را برای ما کرمانیها مخصوصا بانوان کرمانی بههمراه داشت.
گفتوگوی «زن و اجتماع» را با این بانوی پرافتخار کرمانی میخوانید.
وقتی اعلام شد پرچمدار ایران در پارا المپیک 2016 هستید، چه احساسی داشتید؟
اول برایم غیرمنتظره بود؛ با توجه به اینکه خانم «زهرا نعمتی» هم بهعنوان پرچمدار ایران در المپیک انتخاب شدند و ایشان هم خانم و کرمانی هستند، مطمئن بودم فدراسیون برای پارا المپیک حتماً یک آقا را انتخاب میکند.
وقتی اعلام شد، واقعاً خوشحال شدم و خدا را شکر کردم که این اتفاق افتاد؛ همزمانی این دو اتفاق، شیرینی آنرا دوچندان کرد.
چنین رویدادی در تاریخ کرمان بیسابقه است و شاید دیگر تکرار نشود.
استانهای دیگر برای به دست آوردن چنین افتخاری همه کار میکنند.
در حال حاضر وضعیت تیم ملی والیبال نشستۀ بانوان چگونه است؟
ما یک شروع حرفهای برای تمرینات داشتیم.
اردوهای ما بهطور جدی از یک سال گذشته و بعد از موفقیت در رقابتهای اینچئون کرۀ جنوبی در سال 2014 و کسب سهمیۀ المپیک برای اولین بار در یکی از رشتههای تیمی بانوان پارالمپیک، آغاز شد.
تغییری که فدراسیون در کل کادر فنی تیم داد و حضور آقای صائبی بهعنوان مشاور فنی در کنار تیم،
موجب شد انرژی خوبی به تیم تزریق شود.
ایشان با دیدگاه حرفهای، انگیزه و خودباوری، علم بهروز و تجربۀ چندین سالهشان که پنج دوره بههمراه تیم مردان قهرمان پارالمپیک شدند، در این یک سال به اندازۀ کل تاریخ والیبال نشستۀ بانوان موجب پیشبرد این تیم شدهاند. حضور ایشان تیم را به خودباوری و اعتماد به نفس بالایی رسانده که تا به حال نداشتیم. شناختی که آقای صائبی نسبت به حریفان دارند،
به ما خیلی کمک کرد.
ما در مسابقات فروردینماه سالجاری برای اولین بار در رقابتهای جام بینقارهای چین شرکت کردیم و برای اولین بار رقیبان جهانی خود را دیدیم؛
تا به حال فقط اعزامهای آسیایی داشتیم و حضور ایشان موجب اعزام جهانی ما برای اولین بار شد.
ایشان که از بهترین آنالیزورهای ایران و جهان هستند، از تمام بازیهای ما فیلم گرفتند و آنها را آنالیز کردند.
امیدواریم با اقداماتی که انجام شده و شرایط خوبی که برای تیم مهیاست، بتوانیم امسال که سال والیبالیستهاست،
تیم ملی والیبال ایران پس از 52 سال سهمیۀ المپیک را به دست آورده و تیم ملی والیبال نشستۀ مردان ما نیز قهرمان بلامنازع جهان است، ما هم بتوانیم با تکیه بر توانمندیهای اعضای تیم، بهترین عملکرد را داشته باشیم.
اعضای دیگر کرمانی تیم ملی والیبال نشستۀ بانوان در چه وضعیتی هستند؟ آیا حضور آنها در رقابتهای پارالمپیک 2016 قطعی شده است؟
تیم والیبال نشستۀ کرمان قطب اصلی والیبال نشستۀ ایران را تشکیل میدهد. این تیم پنج دوره است که پیدرپی مقام اول یا نایبقهرمانی سوپرلیگ کشور را به دست میآورد و توانسته در چند سال اخیر چهار ملیپوش را در اردوهای تیم ملی داشته باشد. در تمرینات آمادهسازی برای پارالمپیک ریو، خانمها «بتول جعفریان»، «بتول خلیلزاده»، «مریم اسحاقی» و خودم بههمراه «مریم ایرانمنش» بهعنوان کمکمربی که همه کرمانی هستیم، حضور داشتهاند. امیدواریم تا اردوی بعدی که 12 نفر قطعی مشخص میشوند، عملکرد این اعضا خوب باشد و به مسابقات اعزام شوند تا بتوانیم ورزشکاران بیشتری را از استان کرمان در پارالمپیک داشته باشیم.
در کل وضعیت ورزش بانوان استان را چطور ارزیابی میکنید؟ چه کمبودهایی در این عرصه وجود دارد؟
چند روز پیش دیداری صمیمی با دکتر روحانی داشتم و این مطلب را گفتم که ما در شهرستانها فضاهای مناسب برای ورزش بانوان نداریم. فضاهای سرپوشیدۀ مناسب بسیار کم است؛ همچنین استفاده از این فضاها و همگانی کردن آنها درست تعریف نشده است. سلامت بانوان بهقدری برای خانواده و جامعه مهم است که اگر به آن بیتوجهی شود، سلامت سایر اعضای خانواده و سلامت جامعه به خطر میافتد. باید نگاه همگانی و حرفهای به ورزش بانوان داشته باشیم و برنامهریزی اصولی در این زمینه انجام گیرد. هزینهها بسیار بالاست و مانع گرایش بانوان به ورزش میشود. باید این امکان فراهم شود که بانوان ما بتوانند از فضاهای ورزشی در تمام نقاط استان بهطور رایگان استفاده کنند.
متاسفانه امروز آسیبهای اجتماعی فراوانی گریبانگیر جامعه شده که با گسترش ورزش بهویژه برای بانوان، ریشۀ بسیاری از این مشکلات از بین میرود؛ همانطور که قلیان و سایر آسیبهای فرهنگی در خانوادههای ما جای خود را باز کرده، باید شرایطی را فراهم کنیم که ورزش و تفریحات سالم نهادینه و جایگزین تفریحات ناسالم شود.
ورزش نشاطآور شادیآفرین است و علاوه بر اینکه موجب سلامت افراد میشود، به آنها انگیزه و انرژی میدهد؛ بنابراین، باید برای گسترش و عمومی کردن ورزش در جامعه، سرمایهگذاری و فرهنگسازی شود. مکانهایی را بهصورت رایگان با امکانات کامل ورزشی در اختیار بانوان قرار دهیم؛ نه اینکه یک مجموعهای ساخته شده، اما بدنسازی آن تعطیل است یا یک ساعت محدود و نامناسب دارد، مربی خوب ندارد، برخورد درستی با مراجعان نمیشود و فرد را از ورزش کردن منصرف میکنند. این مکانها باید ایجاد و بهطور مطلوب مدیریت شوند.
بهعنوان دبیر هیأت ورزشهای جانبازان و معلولان استان، مهمترین مشکلات ورزشکاران جانباز و معلول استان را چه میدانید؟
همۀ مشکلاتی که در عرصۀ ورزش ما وجود دارد،
برای جانبازان و معلولان چندین برابر است.
اولین مشکل معلولان، انزوا، افسردگی و خانهنشینی آنهاست که بیشتر بهدلیل مشکلات این افراد در رفتوآمدشان است؛
مشکلی که افراد سالم ندارند.
دوم اینکه ما توان تبلیغات در سطح شهر در مورد ورزش معلولان و آگاهسازی آنها درخصوص امکانی که برای انجام فعالیتهای ورزشی برای این عزیزان وجود دارد را ندرایم.
یکی از تقاضاهای ما این است که امکانی برای تبلیغات رایگان در سطح شهر ایجاد شود.
مشکل رفتوآمد برای معلولان یکی از مشکلات جدی و هزینهبر آنهاست که ما هم با وجود مشکلات و کمبودها توان حمایت از آنها در این زمینه را نداریم.
معلولان در هر رشتهای که بخواهند شرکت کنند، به تجهیزات خاص و بسیار گرانی احتیاج دارند؛
برای مثال، در رشتۀ تیراندازی با کمان، متقاضیان زیادی بهویژه در بین بانوان معلول وجود دارد؛
اما متاسفانه توان تأمین هزینۀ خرید کمان حرفهای که حدود 15 میلیون تومان است را ندارند؛
هیات هم نمیتواند این بودجه را تأمین کند.
هیأت جانبازان و معلولان استان کرمان باید بهتنهایی 13 رشتۀ ورزشی در بخش آقایان و هفت رشته در بخش بانوان را مدیریت کند.
رشتههای بسیار متنوع که اینها فقط مربوط به بخش معلولان جسمی-حرکتی است و معلولان ذهنی را هم در همۀ این رشتهها داریم
و باید ازسوی هیأت جانبازان و معلولانی حمایت شوند که متاسفانه از هیچجا هیچ کمک و حمایتی دریافت نمیکند.
هیأت جانبازان و معلولان استان کرمان با وجود این همه کمبودِ امکانات، بسیار افتخارآفرین است و توانسته هشت سهمیۀ پارالمپیک را کسب کند.
خوشبختانه استاندار محترم گامهایی برداشتهاند و اینکه خانم «زهرا نعمتی» بهعنوان مشاور ورزش استان انتخاب شدند، امیدبخش است
و ما امیدواریم با این اقدام، بانوان ورزشکار معلول ما بهخاطر مشکلات مضاعفی که دارند،
بهطور ویژه دیده شوند. یک فرد معلول شاید تمام هدف و انگیزهاش در زندگی همین ورزش باشد. تجربیات زیادی در این زمینه داشتم
و افرادی که دچار مشکل معلولیت بودند و گوشهنشین شده بودند را به هیأت معرفی کردم
و پس از مدتی روحیۀ آن فرد خیلی بهتر شده و در زمینۀ ورزش موفق هم شده است.
درواقع ورزش باعث میشود فرد، معلولیت و محدودیتهای خود را فراموش کند. برداشتن موانع متعدد از پیشِ پای جانبازان و معلولان، همت مسئولان را میطلبد.
لازم است به این نکته هم اشاره کنم که اعزام ورزشکاران معلول و جانباز به مسابقات پارالمپیک نیز بسیار هزینهبر است؛
هر نفر به یک همراه هم احتیاج دارد که این مساله هزینههای ورزشکار معلول را نسبت به ورزشکار عادی، سه برابر میکند.
شما با وجود کمبود امکانات و بودجه چه حمایتهایی را میتوانید از وزرشکاران جانباز و معلول استان داشته باشید؟
امسال به همت آقای مهندس نخعی، رییس هیأت ورزشی جانبازان و معلولان استان توانسیتم 90 درصد تیمها و ورزشکاران را اعزام کنیم؛
اما واقعا نمیتوانیم آنگونه که شایستۀ این ورزشکاران است، به آنها سرویس بدهیم
. 400 ورزشکار فعال در استان داریم که خیلی از آنها مشکلات رفتوآمد دارند و ما نمیتوانیم کمک خاصی در تأمین سرویس و هزینۀ آن انجام دهیم.
ما حتی نمیتوانیم مبلغی را ماهانه به این ورزشکاران بدهیم؛ فقط میتوانیم هزینۀ مربی و آموزش ورزشکاران را تأمین کنیم.
در حال حاضر، با 30 مربی در هیأت جانبازان و معلولان در سطح استان قرارداد بستیم که در سالجاری نزدیک 60 میلیون تومان هزینۀ این مربیها بوده است.
قرارداد سالنهایی که برای انجام تمرینات اجاره میشود نیز هزینۀ زیادی میبرد و نیازمند کمک جدی مسئولان هستیم؛ چراکه کرمان از این نظر خیلی مظلوم واقع شده است.
امیدواریم موقعیتی که در پرچمداری المپیک و پارالمپیک نصیب ورزشکاران جانباز و معلول استان شده، فقط در حد خبر و تبریک نباشد و موجب شود توان و ارزش این ورزشکاران بیشازپیش معرفی شود، سرمایهگذاری لازم در این زمینه صورت گیرد و بچههای ما دیده شوند.
استاندار و شهردار و سایر مسئولان بیایند و از نزدیک با مشکلات و تلاش فراوان این ورزشکاران آشنا شوند؛ اگر از نزدیک ببینند، حمایت بیشتری خواهند داشت.
ما در تلاش هستیم رابطی را بین ورزشکاران معلول و مسذولان بگذاریم که برای چنین بازدیدهایی و حمایتهای لازم هماهنگی کند.
در حال حاضر، شکافی بین ورزشکاران جانباز و معلول و مسئولان استان وجود دارد که موجب میشود تلاش این عزیزان دیده نشود و نتوانند از امکاناتی که سزاوار آن هستند،
بهدرستی استفاده کنند.
با وجود ظرفیت و ثروت فراوانی که استان ما دارد، باید حامیان مالی برای این ورزشکارن جذب شوند؛ متاسفانه در این زمینه در استان ما فرهنگسازی نشده و موانع قانونی در این زمینه وجود دارد که باید برطرف شود.
از فضای المپیک و اقدامات هیأت دور شویم؛ کمی در مورد آن اتفاق بگویید که موجب جانبازی شما شد؛ در چه سالی و چه شد که آن اتفاق افتاد و شما جانباز شدید؟
ترم اول دانشگاه بودم، روز 22 بهمن سال 81 برای بازدید از مناطق جنگی در شلمچه بر اثر انفجار مین زیر پایم، پای راستم را از زیر زانو از دستم دادم.
یک سال بعد از آن اتفاق در سال 82 ازدواج کردم.
قبل از این اتفاق، زیاد به فکر ورزش نبودم و بیشتر درگیر درس بودم. البته در دبیرستان عضو تیم والیبال مدرسه بودم و به والیبال علاقه داشتم، داییهای من هم والیبالیست بودند، اما هیچ اطلاعی از وجود تیم والیبال نشسته در هیأت جانبازان و معلولان استان نداشتم.
ورزش حرفهای را سال 85 با تنیس روی میز شروع کردم. بعد از چند ماه، با والیبال نشسته آشنا شدم و تمرین آنرا شروع کردم. اولین بار که به مسابقات اعزام شدم، تیم ملی من را به اردوهای خود دعوت کرد. سال 86 اولین اردوی تیم ملی من بود و جزو اولین نفرات تیم قرار گرفتم.
در تنیس هم دو مقام کشوری کسب کردم؛ اما بعد از مدتی آنرا کنار گذاشتم و بهطور حرفهای والیبال نشسته را دنبال کردم.
چهقدر طول کشید تا با این اتفاق کنار آمدید و به زندگی عادی برگشتید؟
معلولیت در من اثر منفی نگذاشت؛
همسرم تقریبا از همان ابتدا همیشه در کنارم بود و کمکم میکرد.
خوشبختانه زندگی شیرینی داریم که این معلولیت در آن اصلاً دیده نمیشود.
من اکنون یک پسر دو ساله و یک دختر یازده ساله دارم.
رو آوردن به ورزش باعث شد زندگی من خیلی هدفمندتر بشود و انگیزۀ بیشتری پیدا کنم.
وقتی بچههای دیگر را دیدم که از نظر جسمی، مشکل و محدودیتشان از من بیشتر بود، اما روحیه، انگیزه و مقاومت بیشتری داشتند، روحیه گرفتم و این باعث پیشرفت من شد.
همزمان با حضور در اردوهای تیم ملی والیبال نشسته، لیسانسم را هم تمام کردم. تا سال 91 که در رشتۀ مدیریت ورزش مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه باهنر قبول شدم و همین امروز هم مدرکم را گرفتم.
فعالیتهای ورزشی و دور بودن طولانیمدت شما از خانه، تأثیر منفی بر روابط خانوادگی و تربیت فرزندانتان نگذاشته است؟
در طول یک سال اخیر که اردوهای سنگین و حرفهایمان آغاز شده،
باید هر 15 روز، بهمدت 15 روز اردو باشم.
سعی میکنم این 15 روزی که در خانه هستم را بهرغم برنامههای سنگین تمرینی که در این مدت هم دارم،
از نظر کیفی بیشتر در کنار فرزندانم باشم و توجه بیشتری به آنها داشته باشم.
درست است که مثل قبل نمیتوانم برایشان وقت بگذارم؛
البته بچهها هم اینرا پذیرفتهاند و با آن کنار آمدهاند.
به لطف و تلاش همسرم است که این مساله را خیلی خوب برای بچهها جا انداخته، باعث شده دخترم که بزرگتر است،
به کار و ورزش من افتخار کند و باعث خوشحالیاش باشد.
همسرم خیلی کمک میکند که این دوری و نبود من برای بچهها کمتر احساس شود و گاهی آنقدر به بچهها خوش میگذرد که دخترم به شوخی به من میگوید:
«مامان نمیخواهی بروی اردو؟»
دخترتان هم در زمینۀ ورزشی فعالیت دارد؟
بله، رشتۀ دوومیدانی را بهطور حرفهای دنبال میکند و شنا را هم در کنار آن انجام میدهد.
بهعنوان کسی که در برابر ناملایمات زندگی مقاومت کردید و با وجود سختیها و محدودیتهایی که برایتان پیش آمد،
توانستید بدرخشید و مایۀ افتخار خود و کشورتان شوید،
با جوانان و بهخصوص دختران جوانی که با داشتن سلامتی کامل باز هم از زندگی گله دارند و تلاش خاصی برای تغییر نمیکنند،
چه صحبتی دارید؟
من فکر میکنم مهمترین عاملی که باعث میشود انسان مشکلات و محدودیتهای خود را بزرگ کند و در جا بزند، سستی و تنبلی است.
نداشتن اراده و برنامهریزی، امروز و فردا کردن و کار خود را به فرداها موکول کردن،
عامل پیشرفت نکردن است؛ باید از همین لحظه و از همین امروز شروع کنیم
و برای رسیدن به خواستۀ خود در هر زمینهای واقعاً بایستیم.
انسان باید خود را مدام ارزیابی کند. در احادیث هم داریم که فرد مؤمن نباید امروزش مانند دیروزش باشد و باید خودش اعمالش را حسابرسی کند.
اگر همۀ کارهای خود را با نیت خیر و برای رضای خدا انجام دهیم، دیگر خسته نمیشویم.
من وقتی که خیلی خسته میشوم، میگویم خدایا من برای رضای تو و کسب افتخار برای کشورم ورزش میکنم و همین به من انگیزه میدهد. باید به تمام تنبلیها و نخواستنها نه بگوییم، خود را معتاد شبکههای مجازی نکنیم که متاسفانه امروز دامنگیر همۀ ما شده است،
تفریحات سالم را جایگزین تفریحات ناسالم و مخرب کنیم و یقین داشته باشیم که هیچ کاری نشدنی نیست.
بانوان ما به سلامت روحی و جسمی خود اهمیت بدهند و برای ورزش وقت بگذارند. آنها میتوانند شادی، نشاط و سلامتی خود را به خانواده و عزیزانشان انتقال دهند. از امروز برای خود برنامهریزی کنند که ورزش را در برنامۀ خود قرار دهند.
انجام اصولی و پیوستۀ ورزش بدنسازی برای بانوان ما ضرروی است؛
مخصوصا برای کسانی که شاغل هستند و بهمرور زمان دچار آسیبهای جسمی میشوند.
این افراد وقتی بازنشسته میشوند، دیگر سلامتی ندارند و هر پولی که درآوردهاند را باید صرف هزینههای درمان خود کنند.
متاسفانه ما برای ورزش ارزشی قائل نیستیم و حاضر به صرف وقت و هزینه برای ورزش نیستیم؛
در حالیکه باید بدانیم در آینده باید همین هزینه و وقت را صرف درمان بیماریهایی کنیم که با ورزش کردن امروزِ ما قابل پیشگیری هستند.
جهت مشاهده کامل نشریه به سایت