درمان ونگوگ با هنر
–ساره امینی/ کارشناس ارشد هنر–
” ون گوگ” یکی از محبوبترین هنرمندان هنر مدرن به حساب میآید. “ونسان ون گوگ” بعد از “رامبراند” بزرگترین نقاش هلندی محسوب میشد. نگاه او به زندگی و هنر بسیار جالب است.
“ونسان ون گوگ” از طریق هنر احساسات را خود نشان میدهد و برمی انگیزاند. به طور قطع میتوان گفت که او از هنر به عنوان یک وسیله درمانی برای بیماریهای خود استفاده میکرد؛ زیرا او از سنین پایین با بیماریهای روانی دست و پنجه نرم میکرد و در اواخر قرن نوزدهم خود را به یک بیمارستان روانی در جنوب فرانسه منتقل کرد.
طبق گفته بیمارستان، او پربارترین دوره زندگی خود را در آنجا سپری کرده است. او بیش از صد طراحی و صد و پنجاه نقاشی را در زمانی که در بیمارستان بستری بود خلق کرد.
وی حدود یک سال در بیمارستان بستری بود و خلق آثار هنری به او کمک کرد تا قبل از مرگ، تعادل عاطفی خود را حفظ کند.
بسیاری از مردم در مورد بیماریهای احتمالی اسکیزوفرنی یا افسردگی شیدایی اطلاعاتی دارند.
اسکیزوفرنی باعث میشود افراد ارتباط خود را با واقعیت از دست بدهند. احساس و افکار قارچی (پوچی) که دارند بر واقعیت زندگی آنها تأثیر میگذارد و اگر فرد افسرده شیدایی نیز بود، این بدان معناست که خلق و خوی او بین دورههای شیدایی و افسردگی تغییر میکند.
این بدان معناست که در حالی که او افسرده شیدایی هست، ممکن است با انرژی زیادی احساس اوج کند.
فرد ممکن است سطح فعالیت بیشتری داشته باشد و نیاز کمتری به خواب داشته باشد. در حالی که در چهرههای افسرده ممکن است احساس غم و اندوه زیادی در پوچی یا ناامیدی دیده شود.
او انرژی بسیار کمی برای نقاشی داشت و به طور کلی سطح فعالیت پایینی داشت. حال نقاشیها قطعاً میتوانند احساسات خاصی را منتقل کنند.
وجه مشترک اکثر نقاشیهای او، یک درخت بزرگ به نام سرو است. در نقاشیهای ون گوگ سرو نماد انگیزههای فراوان است و معمولاً فضای زیادی را در نقاشیهای او اشغال میکند. آنها از پایین صفحه شروع میشوند و درست به بالای نقاشی میرسند که به آنها یک شخصیت کاملاً غالب میدهد. فرم غالب و رنگ تیره آنها بر منظره غلبه دارد.
نقاشیهای “ونسان ون گوگ” امروزه بسیار محبوب هستند، زیرا او زندگی خود را از طریق آثارش بیان میکند و استفاده از رنگها و استفاده از نمادها و رنگهای پر جنب و جوش، نقاشیهای او را بسیار جالب میکند.
یکی از نقاشیهایی که میخواهم به تفصیل شرح دهم شب پر ستارهای که “ون گوگ” در بیمارستان روانی سنت رمی فرانسه نقاشی کرد.
درخت سرو تیره که توجه همه را به خود جلب میکند و فضای زیادی را در خود اشغال میکند و از پایین بوم به سمت بالا میرود. درخت تیره تضادی را با آسمان روشن و ستارهها ایجاد میکند در حالی که خطوط سرو عمودی و تیز هستند و خطوط در آسمان نسبتاً موج دار و افقی هستند. قلم موی نقاشی پویا است و حرکت زیادی در نقاشی وجود دارد.
به عنوان تضاد دیگر، میتوانید درخت ارگانیک و آسمان را با اشکال هندسی دهکده کوچکی که در گوشه سمت راست میبینید مقایسه کنید. روستا فضای بسیار کمی را در نقاشی اشغال میکند و میتوانید ساختمانی را ببینید که شبیه یک کلیسا است.
ون گوگ علاوه بر علاقهاش به نقاشی سرو و مناظر، عاشق نقاشی گل آفتابگردان بود.
متأسفانه “ون گوگ” هرگز به عنوان یک هنرمند موفق را در زمان زندگی خود به دست نیاورد، اما اکنون آثار او میلیونها دلار ارزش دارد. هنر زیبای او آنقدر احساسات را نشان میدهد که ما هرگز به طور کامل نمیتوانیم آنها را درک کنیم.
ون گوگ افکار و عقاید زیادی را با برادرش تئو به اشتراک گذاشت. خاطرات و نامههای او بینشهای زیادی در مورد وضعیت عاطفی او به ما میدهد، اما بسیاری از آنها همیشه برای ما راز باقی میمانند. ما فقط میتوانیم در مورد مقاصد او و معانی نمادها و رنگهای موجود در آثار هنری او فرضیاتی داشته باشیم.
ما نیز میتوانیم احساسات و عواطف خود را در نقاشیهای خود بیان کنیم.