مستند ایرج بسطامی از دریچه دوربین بانوی مستند ساز کرمانی
پنجـم دی مـاه بـه عنـوان یک روز تلـخ در تاریخ ایران و کرمان و بـم ثبـت شـد. روزی کـه زمیـن بـه خـود لرزیـد. آن روز بسـیاری از هموطنـان بمـی زیـر سـقف خانـه هـای شـان بـرای همیشـه جـا ماندنـد و نـام یـک نفـر رسـاتر از بقیـه در رسـانه هـا بـه گـوش رسـید.«ایر ج بسـطامی»
ایـرج رفـت و تنهـا آوای او در نوارهـای کاسـت بـه جـا مانـد و نامـش نیـز در تاریـخ موسـیقی ایـران جاودانـه شـد. «حدیـث کریمـی فـر»؛ فیلمسـازی کرمانـی اسـت. وی قریـب چهـار سـال اسـت کـه بـرای سـاخت فیلمـی دربـاره بسـطامی تلاش مـی کنـد. کریمی فر در سـال 1364 به دنیـا آمد. از دوران دانشـجویی فیلمسـازی را شـروع کـرد و پـس از فـار غ التحصیلی بـه جرگـه فیلمسـازان پیوسـت. به مناسبت اول آذر تولد ایرج بسطامی در یـک عصـر پاییـزی بـه گفـت و گـو بـا سـازنده مسـتند زندگـی بسـطامی بـه نـام «از صـدا تـا سـکوت» نشسـتیم.
خانـم کریمـی فـر! شـما مسـتندهای زیـادی سـاخته ایـد، مسـتند «از صـدا تـا سـکوت» چندمیـن فیلـم شماسـت؟
بعـد از «نـگار و نگارنـده» کـه اولیـن مسـتند جـدی مـن بـود، مسـتندهای «قاصـدک بـرو بـه خـدا بگـو»، «بـی رنگی»، «عشـق در رمشـک» ، «آوای بـی صـدا« و «مجلـس انـس» را سـاختم. مسـتند دیگـر مـن «دختـران در قـاب» بـود. موضـوع ایـن فیلـم بـه نـگاه مـن خیلـی نزدیـک بـود کـه سـال گذشـته آن را ا کـران کـردم. همـان طورکـه گفتیـد تعـداد مسـتندهایی کـه سـاخته از صـدا تـا سـکوت چندمیـن ام زیـاد بـوده و نمیدانـم دقیقـا مسـتندم اسـت.
چـه طـور بـه ایـده سـاخت مسـتند دربـاره ایـر ج بسطامی رسیدید؟
مـن بـا اینکـه تخصصـی در زمینـه موسـیقی نـدارم؛ امـا عاشـق نواهـای دل انگیـز هسـتم. ابتـدا مـی خواسـتم موسـیقی بـم و نواهـای بـم را کار کنـم. نمـی دانـم بـم بـه دلیـل جغرافیـای خاصـش یـا نخـل هـا یـا بـوی لیمـو و نارنجـش هنرمنـدان زیـاد بـه خصـوص در زمینـه موسـیقی دارد. در ایـن زمینـه پژوهـش هایی کردم تا این که شـخصیت بسـطامی من را درگیر خودش کـرد. شـیفته ایـن شـخصیت شـدم و در سـاخت مسـتند، روی شـخصیت ایـن خواننـده نامـدار تمرکـز کـردم.
روایـت مسـتند شـما راجـع بـه زندگـی ایـر ج بسـطامی اسـت یـا نکتـه خاصـی در بخـش خاصـی از زندگـی او؟
بعـد از خوانـدن کتـاب «سـکوت گویـا» کـه دربـاره بسـطامی بـود، ابتـدا مـی خواسـتم زندگـی نامـه ای از ایشـان تهیـه کنـم؛ امـا بعـد از گفتگـو و تحقیـق از کسـانی کـه دوسـت صممیمـی زنـده یـاد بودنـد تصمیمـم عـوض شـد و خواسـتم تنهایـی، مهجـور بـودن و عشـق ایـن انسـان بـه غایـت فروتـن را نشـان دهـم. البتـه نمـی دانـم موفـق شـدم یـا نـه…
بـه نظـر شـما کـه سـازنده فیلـم هسـتید، نکتـه منحصر به فـرد این مسـتند چیسـت؟
مـن مـی خواسـتم زوایـای پنهـان زندگـی بسـطامی را در مسـتندم به تصویر بکشـم که شـاید به دلایل شـخصی و برخی محدودیـت هایـی کـه وجـود داشـت تـا حـدودی دچـار خـود سانسـوری شـدم. امـا در نهایـت فکـر مـی کنـم بـه معرفـی ایـن انسـان عاشـق کـه بـه جبر روزگار تنها زندگی مـی کرد تا حدودی نزدیـک شـدم و ایـن بـه نظرخـود مـن نکته مهم مسـتند اسـت.
از خودسانسـوری گفتیـد، شـما بـه مشـکلی در زمینـه سـاخت مسـتندتان برخوردیـد؟ و بـه طـور معمـول مسـائل زیـادی در حرفـه فیلمسـازی داریـد؟
بلـه! البتـه در ایـن کار بیـش از همـه آثـارم مشـکل داشـتم. بـه چنـد دلیـل! خـود شـخصیت بـزرگ بسـطامی و تجربـه کـم مـن باعـث شـد خیلـی دیـر بعـد از گذشـت سـه سـال یـک اسپانسـر پیـدا کنـم. آن هـم بـا بودجـه انـدک! و دیگـر همـکاری نکـردن اقـوام آن زنـده یـاد و بسـیاری از مسـوولان مصلحـت اندیـش کرمـان. ولـی جـا دارد از آقـای محمـد علـی بسـطامی (بـرادر زنـده یـاد بسـطامی)و همسـر گرامیشـان خانـم راجـی کرمانـی و سـودابه بسـطامی، آقای گنج کریمـی و دکتـر پیـروز ارجمنـد و فاطمـه آرا تشـکر کنـم.