دادِ حق

|

۰۷ تیر ۱۴۰۲

دادِ حق

-حانیه ژیان نسب/ نویسنده-

بسم رب الشهداء و الصدیقین

عملیات بیت‌المقدس یکی از با شکوه‌ترین عملیات‌های نیروهای مسلح ایران در خلال جنگ ایران وعراق بود. نیروهای ایرانی با توان ۱۳۰ هزار سرباز در 10 اردیبهشت سال 61 در محور اهواز، خرمشهر و دشت آزادگان، به فرماندهی علی صیاد شیرازی، با هدف آزادسازی خرمشهر این عملیات را آغاز کرده، و این مجاهدت سه هفته به طول انجامید. این عملیات اوجِ جلادت و شهامتِ دلاورمردان ایرانی بود که با اعانت و دوستی حق به انجام رسید.

خرمشهر، سرگذشت پافشاری و پایداری روزهای نخستین جنگ تحمیلی، همراه با پهلوانی و دلاوری جوانمردان الهی و ایرانی است، زنان و مردانی که سی وپنچ روز با دست تُهی در شهر ماندن تا خاک به بیگانه ندهند.

برای باز پس گیری خرمشهر، سه هفته زمان کافی بود تا دشمن تا بن دندان مسلح را به فرار وادار کنند. آه که سپاهیان اسلام، جسم های خویشتن را سنگر کردند تا از کیان اسلامی _ایرانی دفاع و پاسداری کنند. خونین شهر نهایت القصوی مردان و زنان خدایی است .
شیر زنان ایرانی فی الواقع میدان دارِ حقیقی فعالیت های صعب و جانفرسا بودند. با تقلیل یافتنِ شمارِ مردانِ مجاهد، زنان بارِ امدادگری و رسیدگی به مجروحین را به دوش گرفتند.

فعالیت های آنان به فعالیت هایی همچون : پرستاری، انتقال مجروحین به بیمارستان، نظافت محیط بیمارستان، شناسایی شهدا، حفر زمین برای خاک سپاری آن گلگون لاله ها و حتی نگهبانی از اجساد مطهرشان در قبرستان خرمشهر، دوخت لباس رزمندگان، تهیه خوراک و آشامیدنی محدود نبود بلکه متخاصم بدسگال آن قدر بر ایرانیان سخت گرفت که زنان سلاح برداشتند و شانه به شانه مردان جنگیدند و حماسه آفریدند .

خرمشهر، مهد ایثار و مقاومت که پس از 35 روز ابرام و دوام ، در 4 آبان ماهِ سال 1359، به اشغال عدو بد نهاد درآمده بود، پس از 578 روز (نوزده ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت. در ساعت دو بعد از ظهر روز سوم خرداد سالِ 61 پس از 24 روز رزم بی امان و متداوم، خونین شهر به طور کامل وارسته و سبک بار شد و پرچم مفتخر اللّه اکبر، بر بلندای مسجد جامع و پل تخریب شده خرمشهر به پرواز درآمد. رزمندگان اسلام در اولین اقدام، نماز شکر را در مسجد جامع خرمشهر با جسم های مجروح و روح هایی خرم اقامه کردند.

ای خرمشهر خشت خشت جانت، بانگ تکبیر شد و فریادهای سرمست متجاوزان را تکه تکه بر زمین ریختی اما خود فرو نریختی . به ما آموختی که خورشید نیز بر پنجره های شکسته خواهد تابید. اروند رود از خبر پیروزیت، به جوش و خروش افتاد. بهنام نوجوان را نه تنها محله کوت شیخ خرمشهر می شناسد بلکه شجاعت و مردانگی اش زبانزد عام و خاص است.

ای خرمشهرِ تطهیر یافته با خون، ما بزرگ منشی را از شهید بهنام محمدی،حصر شکنی را از جانباختهِ جهان آرا ، پیروی از امام را از شهید محمد ملحاوی و رسیدن به لقاء پروردگار را از جانباختهِ خسروی دستگردی آموخته ایم و بسی درس های دیگری که در مکتب عظیم و مقدس شهدا فرا گرفته ایم .

هرگز از یاد نخواهیم برد که خدا خرمشهر را آزاد کرد تا خدا با ماست هراسی زِ دشمنِ بد اندیشه نخواهیم داشت .
گوهر پاک بباید که شود قابل فیض ورنه هر سنگ و گلی لولو مرجان نشود