آنچه نادیدنی است آن بینیم
زنان، نیمه پنهان اما تاثیرگذار جامعه ایران در کشاکش تنگناهای معیشتی کم از مردان جامعه تلاش نکردند. از مزارع کشاورزی تا معادن و از تا دانشگاه ها و ادارات دولتی در گستره خدمت و زحمت زنان ایرانی است تا هم باری را از دوش خانواده بردارند و هم هویت خویش را در جامعه ترسیم کنند.
اما در میان این عرصه ها، خشونت های مختلف لفظی، فیزیکی، جسمی، جنسی، روحی و شخصیتی همیشه آنها را آزرده و از حقوق انسانی خود دریغ کرده است.
در میان انواع خشونت ها علیه زنان که در حوزه های مختلف و به بهانه های متعدد مورد بحث قرار گرفته خشونت در محیط کار برای زنانی که میخواهند سهمی در حرکت رو به جلوی کشور داشته باشند فراوان اما از نظارت به دور است.
سواستفاده از قدرت و جایگاه سازمانی و تحمیل کار خارج از ضابطه اداری به زنان کارمند، دست کم گرفتن تجربه و تخصص آنان، تحقیرکردن زنان کارمند با عناوین مختلف، آسیب روحی و جسمی به زنان در محیط کار، سلب مسئولیت از کارمند زن به دلایل شخصی و سلیقه ای، سپردن کارهای جزئی و یا خارج از توان و تخصص یک کارمند به آنان، برخورد ظالمانه و ناعادلانه با زنان کارمند، شوخی های مکرر جنسی، جسمی، نژادی، قومیتی،… با کارمندان زن، تهمت و تخریب زنان کارمند در محیط اداری، سلب حقوق آموزشی و رد درخواست های ارتقای شغلی مغایر با کرامت انسانی و هر رفتار خارج از قوانین و ضوابط اداری و اخلاقی با زنان کارمند که صرفا به خاطر زن بودن در معرض تبعیض جنسیتی قرار گرفته و منجر به افسردگی وی و کاهش انگیزه کاری و در نهایت تنزل بهره وری سازمانی شود محکوم است.
در چارچوب ضوابط انسانی، اخلاقی و اداری هیچ تفاوتی میان زن و مرد نوشته نشده و جهان برای برابری حقوق و وظایف زن و مرد یک بستر فراهم شده، است.
سلامت محیط کار و آرامش روان کارکنان و
کارگران در روند توسعه اجتماعی به حدی مهم دیده شده که سازمان های بین المللی قوانینی را برای حفظ و ارتقای جایگاه سازمانی زنان کارمند و نقش این مهم در افزایش بهره وری وضع کرده و هرگونه خشونت علیه زنان را ممنوع کرده اند.