ازدواج تحمیلی

ازدواج تحمیلی

مادر با دختری جوان وارد دفتر می‌شود و می‌گوید:« خانم مشاور شما بهش بگین عقد دختر عمو و پسر عمو توی آسمان بسته شده، این دختر حالیش نیست نزدیک 2 ساله که عقد کردن الان پاشو کرده توی یک کفش که من عروسی نمی‌کنم به خدا خانم آبرومون داره میره، مردم چی میگن؟ هرچی باهاش حرف میزنم جواب نمیده .»

با دقت نگاهش می‌کنم و او به حرفش ادامه می‌دهد: « روزی که نسیم به دنیا آمد عموی بزرگش دست گذاشت و گفت عروس خودم من و باباش هم چیزی نگفتیم، اون موقع نادر 6ساله بود بهش جدی فکر نکردیم البته مرسوم بود، کم کم همه چی جدی شد تا اینکه عقد کردن!  حالا نمی‌دانم حرفش چیه تو را خدا نصیحتش کنید.»

وقتی مهلت به نسیم می‌رسد، می‌گوید: هیچ حسی نسبت به نادر ندارم. نادر هم منو دوست نداره و فقط به اصرار خانواده‌ها با هم ازدواج کردیم ، یکبار که نادر موضوع را به پدرش گفته ، حسابی کتک خورده و گفته یکبار دیگر این حرف را بزنی از ارث محرومت می‌کنم. وقتی که با هم هستیم همش دعوا داریم سر هیچ موضوعی تفاهم نداریم حتی لباس پوشیدن»

اهمیت مشاوره قبل از ازدواج

همانطور که در مورد بالا مشاهده می‌شود ، ازدواج‌هایی که به طرفین از سوی خانواده یا بر اساس رسم و رسومات تحمیل می‌شود که معمولا ازدواج‌های فامیلی هستند، علاوه بر اینکه درصد شکست در این دسته از ازدواج‌ها زیاد است، می‌تواند باعث گسترش خیانت‌های جنسی وعاطفی زوجین نسبت به یکدیگر شود، همچنین باعث سرخوردگی وضعف در استقلال فکری و تصمیم گیری افراد می‌شود.

وقتی دو نفر را ازکودکی باهم نامزد می‌کنند درحقیقت حق انتخاب را ازهردو می‌گیرند و براساس عادت با هم ارتباط دارند تا دوست داشتن. می‌گوید:« نادر هیچ جذابیتی برام نداره رابطه با اون خسته کننده ست، هیچ حرفی برای گفتن نداریم ، وقتی بهش نگاه میکنم انگار به برادرم نگاه میکنم؛ برای ما همه چیز مهیا شده چه خانه وماشین چه لوازم خانه و ما دو تا توی هیچ کدام هیچ نقشی نداشتیم.»

از همین نویسنده
این مطلب را به اشتراک بگذارید
آخرین مطالب