ضرورت برخورد قانونی برای کاهش مصرف قلیان
اخیرا متاسفانه در برخی رستورانها و سفرهخانهها،
شاهد مصرف قلیان توسط افراد مختلف خانوادهها بهویژه خانمها هستیم،
برای بررسی این وضعیت و چگونگی برخورد با این موضوع،
با دکتر نوذر نخعی معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان به گفتوگو نشستیم.
به نظر میرسد تعداد خانمهایی که اکنون در جامعهی ما قلیان مصرف میکنند، بیشتر از آقایان باشد،
آیا شما این موضوع را تأیید میکنید؟
البته اکنون چنین موضوعی درست نیست،
اما شتاب تغییرات اجتماعی ما، خیلی سریعتر از آمریکاست
و دور از ذهن نیست که تعداد مصرفکنندگان زنِ قلیان در کشور ما طی سالهای آینده، بیشتر از مردان بشود.
میزان مصرف دخانیات در کرمان نسبت به سایر نقاط کشور چگونه است؟
آمار مصرف سیگار در کرمان نسبت به کشور کمتر است، اما
براساس آن چیزی که مشاهده میکنیم، تعداد مصرفکنندگان قلیان در کرمان زیاد است.
یکی از راههای مقابله با استفاده از مواد دخانی از جمله قلیان، برخورد قهری با این پدیده است،
وضعیت کشور ما از نظر دارا بودن قوانین در برخورد با مصرف سیگار و قلیان چگونه است؟
در دنیا هیچ کشوری مثل ایران از جهت قوانین مقابله با مواد دخانی مترقی نیست،
در اجرا هر استانی سلیقهای برخورد میکند و اجرای این قوانین،
به مقامات ارشد استان بستگی دارد که تا چه اندازه پای کار باشند؛
بهطور مثال الان در پارک وکیلآباد مشهد، یک قلیان هم نمیبینید؛
درحالیکه قبلاً تعداد زیادی در این پارک قلیان مصرف میکردند؛ بنابراین،
مقامات ارشد این استان به این نتیجه رسیدند که قلیانها را جمعآوری کنند و این اتفاق افتاد،
اما در کرمان هنوز به این فهم مشترک نرسیدیم؛
یکی میگوید وضعیت اقتصادی برخی خراب میشود،
یکی میگوید
جوانان چه تفریحی داشته باشند و علت این است که دچار همهچیزدانی هستیم و به حرف کارشناس اهمیت نمیدهیم.
الان، اگر به متخصص قلب مراجعه کنید
و بگویید قلب من درد میکند، اگر بگوید فلان قرص را بخور، قبول میکنید،
اما در مسایل اجتماعی و فرهنگی، کارشناس را قبول نداریم و همه کارشناس هستیم؛
حالا اگر منِ مسئول به این نتیجه برسم، مشکل حل میشود و اگر نرسم، همچنان ادامه دارد.
برای اجرای قانون در این زمینه چه باید کرد؟
بین افرادی که در جلسات مینشینند،
اصناف، پلیس و کارشناسان دستگاههای فرهنگی و بهداشتی، حرف خودشان را میزنند و حرف یکدیگر را قبول ندارند. بنابراین
در چنین شرایطی یک بزرگتر باید حضور داشته باشد و حرف آخر را بزند که
اکنون در این خصوص متاسفانه در کرمان این مشکل را داریم و همه پشت یکدیگر پنهان میشوند.
الان، همهی رستورانها و سفرهخانهها میدانند حنای معاونت بهداشتی رنگی ندارد؛
چراکه اگر ما یکی از این رستورانها را بهخاطر عرضهی قلیان تعطیل کنیم،
میدانند به سرعت میتوانند دوباره به کار خود ادامه دهند؛ بنابراین،
ما ورود نمیکنیم؛
چراکه ارزش کارمندان ما بیش از این است که با رستوراندار درگیر شوند و درِ رستوران را پلمپ کنند،
اما دو ساعت بعد از سوی دستگاه دیگری، پلمپ شکسته شود.
آیا با فرهنگسازی نمیتوایم در زمینه کاهش مصرفکنندگان مواد دخانی از جمله قلیان موفق باشیم؟
ما در زمینه فرهنگسازی دو اشتباه داریم؛
وقتی میگوییم فرهنگسازی، دچار یک خلسه میشویم و وقتی نام فرهنگسازی میآید،
همهی افرادی که دور میز نشستهاند، آرام میشوند و میگویند:
خُب این دیگر کار ما نیست؛
چراکه فرهنگسازی، یک کار بینبخشی است و راحت میشود توپ را در زمین دیگری انداخت.
الان، اگر در بیمارستانی یکی به هر دلیلی فوت کند،
یقهی رییس بیمارستان را میگیرند،
اما در فرهنگسازی هر اتفاقی بیفتد، هیچکس پاسخگو نیست؛
ضمن اینکه اگر در این زمینه ورود کنی، همه شروع به سنگ زدن میکنند که چرا این کار را کردهاید؟!
مشکل ما در فرهنگسازی این است که فکر میکنیم فرهنگسازی، فقط اطلاعرسانی است؛
در صورتی که فرهنگسازی، یکی از مسیرهاست و وقتی میخواهیم با یک معضل اجتماعی برخورد کنیم،
دو مسیر اغنایی و اجباری داریم.
مسیر اغنایی، یعنی همین کارهایی که انجام دادهایم؛ بهطور مثال
الان میبینیم در جنگل قائم شهرداری تابلو نصب کرده که مصرف قلیان ممنوع است، اما مشاهده میکنیم مصرف قلیان نسبت به سال گذشته که این تابلوها نبود، بیشتر شده است؛ بنابراین، باید مسیر اجباری را برویم.
آیا بستن کمربند ایمنی از مسیر اغنایی به نتیجه رسید؟
آیا در این شهر کسی را داریم که بگوید قلیان برای سلامتی مفید است؟
بنابراین، نیاز نیست همواره به مردم بگوییم قلیان بد است؛
بلکه باید با اهرم قانون جلو برویم، اما وقتی به اینجا میرسیم، در استفاده از اهرمِ قانون دموکراتیک برخورد میکنیم و میگوییم کشورهای پیشرفته این کار را کردهاند و ما هم باید مثل آنها برخورد کنیم؛ درصورتی که
تمام این کشورها، در این زمینه قانون دارند. الان سایت را ملاحظه کنید، در برخی شهرهای کشورهای اسلامی مثل مالزی و عربستان، اصلاً کسی حق سیگار کشیدن ندارد
و در کالیفرنیا در بسیاری از رستورانها، حق سرو قلیان ندارند، اما ما در کشور بهانهی اقتصادی را پش میکشیم و میگوییم اگر قلیان را از سفرهخانهها جمع کنیم، این تعداد رستوران و سفرهخانه با مشکل روبهرو میشوند.
آیا تاوان ایجاد شدن مشکل اقتصادی برای چند نفر را باید بچههای کوچک ما بدهند که هرجا میرویم، در خیابان، رستوران، سفرهخانه و پارک، باید دود و قلیان ببینند؟
و البته نمیدانیم این وضعیت، چه تبعاتی را در آینده برای این بچهها خواهد داشت.
تاکنون، شعار فرهنگسازی را خیلی سر دادهایم، اما نهتنها جلوی رشد مصرف قلیان را نگرفتهایم؛ بلکه بیشتر هم شده است. برای این موضوع چه باید کرد و آیا تاکید شما بر همان بر برخورد اجباری است و یا در زمینه فرهنگسازی هم میتوانیم به کارهای نوتری رو بیاوریم؟
باید ببینیم هدف ما از فرهنگسازی چیست؛ دو هدف داریم،
یکی اینکه به مردم ثابت کنیم این کار مشکل دارد و این راهی است که آمریکا 60 سال پیش رفت و به شکست منتهی شد.
در دههی 50 و 60 میلادی، کمپینی که الان ما به فکر افتاده و راه انداختهایم، در آمریکا راه افتاد تحت عنوان «کمپین اطلاعرسانی مقابله با مواد مخدر» چون در آمریکا دخانیات هم به عنوان مواد محسوب میشود،
اما اصلاً کاهش نشان نداد و اکنون، تمام متون علمی مینویسند آگاهیرسانی در زمینهی مواد به هیچعنوان موجب کاهش مصرف مواد نمیشود.
در دههی 70 و 80 میلادی، آموزشهای نگرشی را راه انداختند،
به این شکل که فیلم نشان بدهند که یک جوان در حال قلیان کشیدن است و سپس همانموقع میمیرد،
یا پس از قلیان کشیدن، یکی نشسته و دارد تزریق میکند،
تا موجب شود افراد جامعه از قلیان متنفر شوند و این روش هم در متون علمی اکنون به هیچعنوان جایگاهی ندارد.
راه سومی که در زمینهی فرهنگسازی رفتند،
فعالیتهای جایگزین بود؛
بهطور مثال باشگاه ورزشی ایجاد کنیم که دیدند باشگاه ورزشی نیز موجب افزایش مصرف میشود و در نهایت به این نتیجه رسیدند آنچیزی که میشود از آن پاسخ گرفت،
افزایش مهارتهای زندگی است که این مورد مربوط به بچههای زیر 10 سال است؛ بنابراین
، ما نیز در این زمینه ورود کردهایم و یکی از این اقدامات ساخت انیمیشن در رابطه با قلیان برای بچهها بوده است.
به ورزش اشاره کردید و گفتید موجب افزایش مصرف مواد میشود، آیا واقعاً اینگونه است؟
بله، اگر فک کنیم باشگاههای بدنسازی و کاراته را بیشتر کنیم، به نتیجه میرسیم، به هیچوجه اینگونه نیست، اگرچه ورزشهای همگانی در کاهش مصرف مواد و دخانیات تاثیرگذار است.
حرفی اگر مانده.
مشکلی که داریم، این است که متاسفانه در جلسات سخنان کارشناسان را نمیشنویم و همه میگویند: «به نظر من» که این عبارت «به نظر من» یکی از مشکلات اصلی است و اگر میخواهیم در این رابطه موفق باشیم، باید ببینیم کارشناسان چه میگویند و متون علمی که پیش از این تجربه شده، چه مواردی را مطرح میکنند.