سهم زنان در صنعت ایران، با وجود برخی پیشرفتها، همچنان محدود است و این چالشها مانع از بهرهمندی کشور از پتانسیلهای زنان در توسعه اقتصادی میشود. نرخ مشارکت اقتصادی زنان در سال ۱۴۰۲ به ۱۴.۲ درصد رسید که افزایشی ۰.۶ درصدی نسبت به سال قبل را نشان میدهد. با این وجود، فاصله عمیق این عدد با نرخ مشارکت مردان که ۶۸.۴ درصد است، بیانگر مشکلات ساختاری و فرهنگی موجود در جامعه ایران است. این فاصله نشاندهنده نیاز به سیاستگذاریهای مؤثر برای بهبود شرایط کاری زنان و افزایش مشارکت آنها در بخشهای مختلف اقتصادی، بهویژه صنعت است.
صنعت یکی از حوزههایی است که به طور تاریخی، حضور زنان در آن کمتر بوده است. اگرچه انقلاب صنعتی در قرن ۱۸ و ۱۹ نقطه آغاز ورود زنان به صنایع بود، اما این ورود بیشتر به مشاغل کممهارت و کمدرآمد محدود شد. با گذشت زمان و در دوران جنگهای جهانی، نقش زنان در صنایع تقویت شد، به ویژه در صنایع نظامی و سنگین. اما با بازگشت مردان از جنگ، زنان مجدداً به حاشیه رانده شدند و این روند تا امروز در بسیاری از نقاط جهان، از جمله ایران، ادامه داشته است.
طبق آمارهای منتشر شده در سال ۱۴۰۲، تعداد زنان شاغل در بخش صنعت ایران به بیش از یکمیلیون نفر رسید که رشدی ۳.۵۵ درصدی نسبت به سال قبل داشته است. اما نکته قابل توجه این است که سهم زنان از کل اشتغال در بخش صنعت از ۲۶.۶ درصد به ۲۵.۷ درصد کاهش یافته است. این کاهش سهم، حتی با افزایش تعداد زنان شاغل، نشاندهنده رشد نامتوازن اشتغال در صنعت به نفع مردان است. این مسئله ناشی از عواملی مانند تفاوت در دسترسی به مهارتهای موردنیاز، تبعیضهای جنسیتی در فرآیند استخدام و نابرابریهای ساختاری است که زنان را از مشارکت فعالتر در این حوزه بازمیدارد.
یکی از چالشهای مهم در راه حضور پررنگتر زنان در صنایع، بهویژه صنایع سنگین، باور عمومی به نیاز این صنایع به «توانایی فیزیکی» بالاست. این تصور که صنایع سنگین نیازمند نیروی کار بدنی قوی است، مانعی بزرگ برای ورود زنان به این حوزهها ایجاد کرده است. اما با پیشرفتهای تکنولوژیک و خودکار شدن بسیاری از فعالیتهای صنعتی، این نیاز فیزیکی کاهش یافته و فرصتهای بیشتری برای ورود زنان به حوزههای مدیریت، مهندسی و طراحی فراهم شده است. طبق گزارشهای جهانی، تا سال ۲۰۳۰، حدود ۵۰ درصد از فعالیتهای کاری قابل اتوماسیون خواهند بود که این امر نیاز به مهارتهای شناختی و تحلیلی را افزایش میدهد؛ حوزههایی که زنان توانمندیهای زیادی در آنها دارند.
با این حال، حضور زنان در صنایع همچنان با موانع ساختاری و فرهنگی روبهرو است. یکی از مهمترین این موانع، تبعیض جنسیتی در استخدام و ارتقای شغلی است. زنان اغلب در پستهای مدیریتی و کلیدی حضور کمتری دارند و این امر باعث میشود که دیدگاهها و نیازهای آنان در تصمیمگیریهای کلان نادیده گرفته شود. به عنوان مثال، در سال ۲۰۲۰ تنها ۷.۴ درصد از مدیران ارشد اجرایی در ۵۰۰ شرکت برتر صنعتی جهان زنان بودند. این فقدان نمایندگی در سطوح مدیریتی میتواند انگیزه و اعتمادبهنفس زنان جوان برای ورود به صنعت را کاهش دهد.
یکی دیگر از چالشهای مهم، تفاوت دستمزدی بین زنان و مردان است. طبق گزارشهای سازمان بینالمللی کار، زنان در صنایع تولیدی بهطور متوسط ۲۸ درصد کمتر از مردان در موقعیتهای مشابه درآمد دارند. این شکاف دستمزدی نه تنها ناعادلانه است، بلکه انگیزه زنان را برای ورود و ماندگاری در این بخشها کاهش میدهد. همچنین، بار مضاعف کارهای خانگی و مسئولیتهای مراقبت از خانواده که بهطور سنتی بر دوش زنان است، فشار مضاعفی بر آنها وارد میکند. مطالعات نشان داده است که زنان شاغل در صنایع بهطور میانگین ۴.۵ ساعت بیشتر در هفته به کارهای خانگی و مراقبت از فرزندان میپردازند که این امر بر عملکرد شغلی و فرصتهای پیشرفت آنها تأثیر منفی دارد.
در ایران، یکی دیگر از مشکلات اساسی، نرخ بالای بیکاری زنان تحصیلکرده است. در حالی که نرخ بیکاری زنان فارغالتحصیل دانشگاهی در سال ۱۴۰۲ با کاهش ۱.۶ درصدی به ۲۰.۳ درصد رسیده است، این عدد همچنان نشاندهنده ناتوانی بازار کار در جذب نیروهای متخصص زن است. عدم تطابق بین مهارتهای آموختهشده در دانشگاهها و نیازهای بازار کار، بهویژه در صنعت، از دلایل اصلی این مشکل است.
برای بهبود وضعیت زنان در صنعت ایران، نیاز به اقدامات جامعی وجود دارد. یکی از مهمترین این اقدامات، افزایش دسترسی زنان به آموزشهای مهارتی متناسب با نیازهای بخش صنعت است. همچنین، مبارزه با تبعیضهای جنسیتی در محیطهای کاری و ایجاد تسهیلاتی برای توازن بین کار و زندگی خانوادگی، از جمله راهکارهایی است که میتواند مشارکت زنان را در صنعت افزایش دهد. سیاستگذاریهای تشویقی برای کارفرمایان به منظور استخدام و ارتقای زنان نیز میتواند در این زمینه مؤثر باشد. بهبود شرایط کاری و ایمنی در محیطهای صنعتی نیز از دیگر عواملی است که میتواند حضور زنان را تقویت کند. مطالعات نشان میدهد که بهبود این شرایط میتواند تا ۳۰ درصد نرخ ماندگاری زنان در صنایع سنگین را افزایش دهد.
در نهایت، حضور زنان در صنعت نه تنها به توانمندسازی اقتصادی آنان کمک میکند، بلکه برای رشد و توسعه اقتصادی کشور نیز ضروری است. بهرهگیری از ظرفیت نیمی از جمعیت کشور در فعالیتهای صنعتی، میتواند نقشی کلیدی در دستیابی به توسعه پایدار و جامع ایران ایفا کند. مشارکت بیشتر زنان در صنعت به معنای افزایش تنوع نیروی کار و بهرهوری بیشتر است؛ امری که میتواند به شکوفایی اقتصادی کشور منجر شود.