روایات مادرانه‌ای که با لهجه کرمانی شیرین شد

بلاگرها افرادی هستند که محتوای آنلاین شامل نظرات، تجربیات و اطلاعات را در وبلاگ‌های خود به اشتراک می‌گذارند. در این متن، به معرفی یلدا فروتن و مادرش سکینه وجدی پرداخته شده است که با لهجه کرمانی به ترویج فرهنگ و آداب و رسوم کرمان می‌پردازند. یلدا که دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته آمار است، به بلاگری روی آورده و محتوای خود را حول غذاهای سنتی، کلمات اصیل کرمانی و داروهای گیاهی تولید می‌کند. او و مادرش با واقعی بودن و عدم خجالت از لهجه خود، توانسته‌اند ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار کنند. یلدا به چالش‌های موجود در مسیر بلاگری اشاره کرده و بر اهمیت استمرار در تولید محتوا تأکید می‌کند. همچنین، مادرش به محبت و دلسوزی به عنوان ویژگی‌های بارز مادران کرمانی اشاره می‌کند و به زنان امروزی توصیه می‌کند که برای زندگی خود برنامه‌ریزی داشته باشند. در نهایت، هر دو بر اهمیت تلاش و شروع کار تأکید دارند و به جوانان توصیه می‌کنند که به دنبال آرزوهای خود بروند.

|

۰۱ فروردین ۱۴۰۳

|

۰۷:۳۰

بلاگر، فردی است که مطالب، نظرات، تجربیات شخصی و دیگر محتواهای آنلاین را در وبلاگ خود ارائه می‌دهد. بلاگرها معمولاً تخصص یا علاقه خاصی دارند و اطلاعات خود را در زمینه‌های مختلف از جمله موضوعات فرهنگی، هنری، تکنولوژی، آشپزی، سفر و غیره به اشتراک می‌گذارند. بلاگرها از طریق وب‌نوشت، پادکست، ویدیوبلاگ، عکاسی، ویدیوسایت‌ها و حتی شبکه‌های اجتماعی محتوای خود را به اشتراک می‌گذارند. آن‌ها نقش مهمی در ایجاد محتوای آنلاین، انتقال اطلاعات و ایجاد ارتباط با مخاطبان خود دارند.
در دنیای امروزی که تعداد بلاگرها مرتب در حال افزایش است، بلاگرهایی که محتوای ارزشمند تولید می‌کنند، اندک هستند. در این شماره نشریه زن‌واجتماع به سراغ «سکینه وجدی» و «یلدا فروتن»؛ مادر و دختر بلاگری رفته‌ایم که با لهجه شیرین کرمانی به معرفی فرهنگ و آداب و رسوم این خطه تاریخی کشورمان می‌پردازند.

■ در ابتدا لطفا خودتان را معرفی کنید.

یلدا: یلدا فروتن هستم متولد سال 73 کارشناسی ارشدم را در رشته آمار ریاضی از دانشگاه باهنر گرفتم.

مامان: سکینه وجدی هستم مامان یلدا. کارمند بازنشسته علوم پزشکی کرمان هستم و در بیمارستان باهنر خدمت می‌کردم

■چه شد که یلدا فروتن از رشته آمار و ریاضی به بلاگری روی آورد؟

یلدا: اصلا به رشته تحصیلی ام علاقه نداشتم. در حقیقت شش سال از عمرم را بیهوده تلف کردم. همیشه دوست داشتم از کارم لذت ببرم. در حال حاضر از شغلم لذت می‌برم. از اینکه مروج لهجه کرمانی و فرهنگ اصیل کرمانی هستم بسیار خوشحال هستم.

■ ایده بلاگری چطور به ذهنتان رسید؟

یلدا: اصلا قصد بلاگری نداشتم. صفحه‌ام را در ابتدا برای فروش تابلوهای «ویترا» راه‌اندازی کرده بودم. رشد قابل قبولی هم داشت. کم‌‌‌کم داستان روزانه ام وارد صفحه ام شد و با استقبال مردم مواجه شدم.

■ به نظر خودتان دلیل این استقبال چه بود؟

یلدا: مردم از لاکچری بازی ها خسته شده اند. واقعی بودن من و مادرم و اینکه از لهجه‌مان خجالت نمی‌کشیدیم و خود واقعیمان بودیم مورد توجه قرار گرفت. مردم بسیار به ما محبت دارند که به نظرم به دلیل همین خودمانی بودنمان است. لهجه کرمانی اصلا چیزی نیست که از آن خجالت بکشید.
در حال حاضر تعدادی از بلاگرها با متحوای نامناسب کرمان را بد نشان می‌دهند. کرمان شهری با اصالت بوده و لهجه مردم این خطه هم اصیل است. نباید همه چیز را با طنز و تمسخر درآمیخت. مثلا آشپزی کرمانی با لهجه کرمانی باعث شده تا مردم از سایر شهرها دیدگاه مثبتی نسبت به لهجه کرمانی پیدا کنند.

■ محتوای اصلی صفحه شما چیست؟

یلدا: علاقه شخصی من کار در حوزه کرمان است. تولید محتوای با کیفیت، کار سختی است. محتوای آموزشی برای مخاطب کاربردی است. به هیچ عنوان دوست ندارم وقت مخاطب را بگیرم برای همین محتوای آموزشی را انتخاب کردم.
غذای سنتی و کلمات اصیل کرمانی و داروهای گیاهی محور اصلی تولید محتوای ماست. لابه‌لای روزمرگی‌هایی که در پیج منتشر می‌کنم، محتوایی راجع به رسم و رسوم کرمانی نیز می‌گذارم. دوست دارم صفحه‌ام حول کرمان و آداب و رسوم کرمانی باشد. در حقیقت تجربیات مادرم را به اشتراک می‌گذارم.

■ بازخورد مردم چطور بود؟

یلدا: همیشه وقتی کسی کاری را شروع می‌کند، افرادی وجود دارند که انرژی منفی می‌دهند. مثلا به مامانم می‌گفتند «با این لهجه و این سن و سال خجالت نمیکشی؟» بیشترین حمایت را از افراد غریبه دریافت کردم. حتی افراد آشنا تلفنی با منزلمان تماس می‌گرفتند و باعث رنجش مادر می‌شدند. اوایل برایم سخت بود اما در حال حاضر برایم اهمیت ندارد. اکنون حمایت افراد زیادی را داریم که بسیار دوستشان داریم. صفحه‌ام را به برکت حضور مادرم و حمایت‌های مردم دارم که الان جزئی از خانواده من شده‌اند.

مامان: اوایل برخی می‌گفتند که با این سن رفتی جلو دوربین، خجالت نمیکشی با این لهجه صحبت می‌کنی؟ این قبیل حرف ها زیاد بود. اما هر کسی ناراحتم کند من فقط می خندم. خیلی ناراحت می شوم اما به رو خودم نمی آروم. تا می توانید دلی را به دست بیاورید نه اینکه باعث رنجشش دیگران باشید.

■ کدام یک از محتوای تولید شده با استقبال بیشتری روبرو شده است؟

یلدا: به طور کلی مردم عکس العمل‌های مامان را چون از قبل مشخص شده نیست و واقعی است، خیلی دوست دارند. البته محتواهای آموزشی نیز طرفدار دارد اما عکس‌العمل‌های مامان مخصوصا مواردی که جدی از من انتقاد می کند برای مخاطب جذابتر است.

مامان: به جز آموزش آشپزی، مردم راجع به گیاهان دارویی خیلی سوال می‌پرسند. معمولا هر جا می روم راجع به دارو و دواهای گیاهی و غذاهای اصیل کرمانی از من سوال می کنند. مثلا در مورد کشک بادمجانی که همه درست می کنند، از من می می پرسند چرا که دوست دارند طریقه پخت کشک بادمجانی که مردم در گذشته می خوردند را یاد بگیرند.

■ مادر جان نظر شما در مورد آموزش‌های آشپزی که در صفحه ایسنتاگرامتان ارائه می‌کنید، چیست؟

مامان: من غذاهایی که لازم است، دخترم بلد باشد را یاد می‌دهم. بعضی ها می گویند به قول کرمانی ها «دنیایی غذا» در این موبایل‌هاست. اما من آشپزی‌های امروزی را اصلا قبول ندارم. غذاهای قدیمی که با ادویه‌های خودمانی درست می‌شد و غذا جا می‌افتاد را به غذاهای امروزی ترجیح می دهم. افراد زیادی از من در مورد غذاها سوال می پرسند این یعنی مردم این غذاها را بیشتر دوست دارند.

■ خاطره ای هم از تولید محتوا دارید؟

یلدا: به مناسب 100 هزارتایی شدن پیچ، کیکی با عدد 100 و حرف k تهیه کرده بودیم. برای فیلمبرداری به کاروانسرای گنجعلیخان رفته بودیم. هر کسی ما را می‌دید، گمان می‌کرد که کیک به مناسبت 100 سالگی مامان تهیه شده است. این یکی از خاطرات جالب ماست.

مامان: شمع 100 که روی کیک بود، خیلی جلب توجه می کرد هر چقدر به یلدا اصرار می کردم که این شمع را بردار توجه نمی کرد. همه با تعجب به من نگاه می کردند که 100 ساله هستم. من را به یکدیگر نشان می دادند و می‌گفتند که با 100 سال سن چقدر سرحال هستی! من هم از رو نمی‌رفتم و فقط می‌خندیدم.

■ از چالش‌هایی که در کارتان با آن مواجه شدید برایمان بگویید.

یلدا: مدتی فعالیت‌هایم کم شده بود. بعد از بازگشت با وجودی که کیفیت محتوای تولید شده تغییر نکرده بود اما فالورهایم تبدیل به فالورهای روح شده بودند. به قدری ناامید شده بودم که حتی به فکر بستن صفحه افتادم. استمرار در هر کاری مهم است اما در این کار اهمیت ویژه ای دارد.
من مثل یک بچه مواظب صفحه‌ام هستم. زمان زیادی را به آن اختصاص می‌دهم بسیار سخت است اما با استمرار می‌توان به اهداف خود رسید. کار آسانی نیست اما امکان پذیر است.

■ به نظر خودتان چه تاثیری در جامعه گذاشتید و دوست دارید که در ادامه چه تاثیرگذاری داشته باشید؟

یلدا: یکی از ویژگی‌های صفحه ما این است که ما خود واقعیمان هستیم. حسی که دیگران از خود واقعیتان می‌گیرد، بسیار خوب است.

■ به نظر شما چرا بعضی از افراد بلاگری را به عنوان یک شغل قبول ندارند؟

یلدا: چون اکثر افرادی که در فضای مجازی به فعالیت مشغول هستند برای سرگرمی می‌آیند. من اصلا دوست ندارم وقت مخاطبم را تلف کنم. از طرفی اکثر مردم یک ویدئو 15 ثانیه ای می‌بینند و در جریان نیستند که برای آن ویدئو 15 ثانیه‌ای چقدر زمان صرف شده است. از بیرون به نظر می‌رسد که همیشه در خانه هستیم و گوشی در دست داریم اما تولید محتوای ارزشمند کار سختی است اگر کسی فکر می کند می تواند بسم الله.

■ چه توصیه‌ای به دختران جوان دارید؟

مامان: قدیم می‌گفتیم «دندون‌های دختر نباید دیده شود» دختر باید زندگی کن و سازگار باشد. زندگی‌ها همیشه سخت بوده است. دختران امروزی باید صبر و استقامت داشته باشند تا ضربه نخورند. توصیه می کنم؛ درس بخوانید و نگویید که کار نیست. هر چقدر درس و کتاب بخوانید خوب است و در آینده به درد شما می خورد. همیشه دعا می کنم جوانان آرامش داشته باشند و مشکلاتشان حل شود.

یلدا: من هیچ تصوری برای کار و آینده نداشتم. اما از جایی به بعد تصمیم گرفتم برای آینده تصمیمات جدی بگیرم. همیشه قدم اول واقعا سخت است اما قدم اول را بردارید چرا که با استمرار و تلاش حتما موفق خواهید شد. حتی اگر موفق هم نشوید، حسرت اینکه چرا شروع نکردید را ندارید.

■ به نظر شما بارزترین ویژگی «مادر کرمانی» چیست؟

مامان: محبت! همیشه فرزندان باید با مادر خود با عزت و احترام برخودر کنند.

یلدا: مهربانی بارز ترین خصلت مادر کرمانی است. مادرم همیشه می‌گوید «حاضرم خار به چشم خودم برود اما کف پای بچه ام نرود.»؛ مادرها خیلی دلسوز هستند و خودشان را فراموش می کنند. احساس می‌کنم مادران کرمانی این چنین هستند.

■ چه صحبتی با ماداران شاغل امروزی دارید؟

مامان: دخترم؛ ما هم کارمند بودیم، بچه هم داشتیم. الان زندگی‌ها راحت‌تر هم شده است. قدیم‌ها در خانه‌های بزرگی که فاصله آشپزخانه با اتاق ها زیاد بود، بدون گاز و امکانات امروزی، تمام کارهای آشپزی، بچه داری، مهمانداری را انجام می‌دادیم. تازه شیرینی را هم خودمان می‌پختیم. الان زندگی‌ها راحت‌تر شده است هر چند حلاوت زندگی‌های قدیم دیگر نیست. زنان امروزی باید برای همه چیز برنامه‌ریزی داشته باشند. قدیم تمام کارها برنامه داشت. حتی برای اینکه یک هفته چه غذایی بپزیم، برنامه داشتیم و آن را روی در یخچال یا به دیوار می‌چسباندیم. ما صبح زود بیدار می‌شدیم، از ساعت شش صبح غذا را روی گاز با شعله کم می‌گذاشتیم تا ظهر غذا کاملا جا بیافتد. البته زن و مرد باید به هم کمک کنند.