جشن مهرگان

|

۲۲ آبان ۱۴۰۳

|

۰۸:۴۱

در تقویم اوستایی هر سال دوفصل دارد. یکی فصل تابستان بزرگ و یکی هم زمستان بزرگ که ایرانیان ابتدای هر فصل را به جشن و پایکوبی و شکرگزاری می پرداختند. جشن آغاز تابستان که همان «جشن نوروز» بود و جشن آغاز زمستان هم «جشن مهرگان» بود که در 16 مهر ماه برگزار می‌شد. ایرانیان برای برپایی جشن مهرگان همانند جشن نوروز از قبل خانه تکانی می‌کردند و در روز جشن هم سفره‌ای در اطراف آتشی با تم ارغوانی پهن می‌کردند و در آن انواع خوراکی‌هایی مانند میوه‌های پاییزی که رنگ سرخ دارند، شیرینی، آجیل، گل و ریحان، ظرفی از گلاب و آش هفت غله(قله) می‌گذاشتند.

دلیل دوم اهمیت این جشن برای ایرانیان، «قیام کاوه» است. در زمان پادشاهی «جمشید» که ایرانیان امنیت خود را از دست داده بودند و به دنبال پادشاهی جدید بودند، از پادشاهی «ضحاک» استقبال کردند. «ضحاک» هم بعد از به تخت نشستن، ظلم و ستم به ایرانیان را در پیش گرفت. او ایرانیان زیادی را کشت که در بین این کشته شدگان چند تن از پسران «کاوه» هم بودند. «کاوه» بعد از این اتفاق مردم را برای مقابله با ظلم و ستم «ضحاک» متحد کرد تا با کمک «فریدون» او را از تخت پایین کشند و «فریدون» را بر تخت بنشانند.

«فردوسی بزرگ» جشن مهرگان را روزی می‌داند که «فریدون» بر تخت پادشاهی ایران نشست و تاج‌گذاری کرد.

فریدون چو شد بر جهان کامکار ندانست جز خویشتن شهریار
به رسم کیان تاج و تخت مهی نیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته سَرِ ماه مهر
به سر برنهاد آن کیانی کلاه
زمانه بی‌ اندوه گشت از بدی
گرفتند هر کس رَه بِخردی
دل از داوری‌ها بپرداختند
به آیین، یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان،
شادکام
گرفتند هر یک ز یاقوت، جام
میِ روشن و چهره‌ی شاه، نو
جهان نو ز داد از سرِ ماهِ نو
بفرمود تا آتش افروختند
همه عنبر و زعفران سوختند
پرسیتیدن «مهرگان» دین اوست
تن‌آسانی و خوردن آیین اوست
اگر یادگار است ازو ماه و مهر
بکوش و به رنج ایچ مَنمای چِهر

«بیرونی» هم در مورد جشن مهرگان اینگونه نگاشته است: «شانزدهم روز است از مهرماه و نامش مهر و اندرین روز افریدون ظفر یافت بر بیورسب جادو آنک معروف است به ضحاک و به کوه دماوند بازداشت و روزها که سپس مهرگان است همه جشن‌اند بر کردار آنچه از پس نوروز بود. ششم آن مهرگان بزرگ بود و رام یک روز نام و بدین دانندش.»