مهدیه فتاحی بانوی معدن‌کار در گفتگو با زن‌واجتماع؛

|

۱۵ آبان ۱۴۰۳

|

۰۸:۰۵

مهدیه فتاحی بانویی متولد 1360 از خطه شهربابک استان کرمان و دارای مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه باهنر کرمان است. فعالیتش در معادن زغال سنگ را از سال ۱۳۸۵ آغاز نموده است و با طی فراز و نشیب‌های مسیر کاری‌اش هم اکنون به عنوان سرپرست عملیات معدنی مشغول به فعالیت می‌باشد. از نحوه ورودش به این مسیر و غم‌ها و شادی‌هایش برای‌مان گفته است. در این شماره گفت‌وگو با این بانوی موفق را می‌خوانید.

  • در ابتدا لطفا خودتان را معرفی کنید.

مهدیه فتاحی کرم هستم. متولد 1360 در شهرستان شهربابک استان کرمان و دارای یک فرزند می باشم. فعالیت در معادن زغالسنگ را از سال 1385 آغاز کردم. دوره کارشناسی استخراج معدن در دانشکده صنعت و معدن زرند و کارشناسی ارشد را در دانشگاه شهید باهنر کرمان به پایان رساندم.

  •  در بخش معدن و صنایع معدنی چه فعالیتی را انجام می دهید ؟

فعالیت من در بخش استخراج و پیشروی‌های زیرزمینی معدن زغالسنگ، ابتدا به عنوان مسئول آماده سازی‌ها و سپس مسئول شیفت و سرپرست عملیات معدنی است.

  •  چگونه و با چه هدفی به این سمت حرکت کردید؟

نظر به سابقه تحصیل در شهر زرند، مساعدت و همت مسئولین وقت نظام مهندسی معدن کرمان(به طور خاص جناب آقای مهندس ادیب)، در به کارگیری خانم‌های فارغ التحصیل در معادن، اشتغال همزمان دوستان در معادن زغالسنگ درآن زمان، گرم و دوست داشتنی بودن شهر زرند و عزیزانی که با آن ها روزگار سپری کردم برای من دلایل و قوت قلبی بود که در این کار ماندگار شدم و تا ابد از اعطای این موهبت با تمام شیرینی‌ها و گاهأ غم‌هایش از خداوند سپاسگزارم.

  •  از فعالیت ها و موفقیت هایتان به عنوان یک معدنکاربرایمان بگویید.

به قول «آنتوان چخوف»: «پیروزی‌های چشمگیری ندارم، ولی می‌توانم با شکست‌هایی که زنده از آنها بیرون آمده‌ام غافلگیرت کنم.» همین که در این اجتماع با فرهنگ و باورهای سنتی مرد سالار، بزرگان و صاحب نظرانی که در این زمینه استخوانی ترکانده‌اند، مجاب شده‌اند که در این کار پر ریسک و پر خطر، چنین سکانی به دست امثال من بدهند کم موفقیت و افتخاری نیست. ساده و راحت‌تر بگویم شاید برای موفق شدن مجبور بودیم و همین اجبار ما را قوی کرد.

  •  در طی این مسیر با چه چالش‌هایی روبرو بوده اید؟ و آیا جنسیت در بوجود آمدن این چالش‌ها نقشی داشته است؟

به قول « آدام گرانت» : «یک مدیر سمی از پشت به شما خنجر می زند، یک مدیر خودخواه شما را عقب نگه می‌دارد و یک مدیر حمایتگر پشتوانه شماست و شما را رو به جلو می برد.» شخصیت کسانی که با آنها کار می کنید بسیار مهم‌تر از کاری است که انجام می‌دهید و به قول معروف: first who, then what.» در مجموعه ای مشغول به کار شدم که دیسیپلین و قانون محکمی داشت و مدیران معدنی بسیار مقتدری (به طور خاص مورد بسیار تاثیر گذار در ابتدای کار من حضور « مهندس قربانی» به عنوان مدیر معدن)، سکاندار این مجموعه بودند. اصلا در اینکه اگر اقتدار و حمایت این بزرگان نبود، عزت و اقتدار ابتدا به ساکن برای کسی مانند من در مجموعه کارگری هم نبود، شکی نیست. وظیفه یک مدیر مراقبت کردن است و زمینه رشد و نشان دادن توانمندی‌ها از سایه همین حمایت و اقتدار مدیران بالا دست برای امثال من فراهم شده است. و نا گفته نماند مجموعه کاری ما آنقدر صمیمی، یکدست و منضبط بود و هست که بی اغراق من از تمام همکارانی که در این سال ها با هم بودیم و هستیم از صمیم قلب سپاسگزارم.

  •  آیا توانسته‌اید بین زندگی شخصی وفعالیت معدنکاری خود  تعادل ایجاد کنید؟

در این جامعه سنتی و مرد سالار که به کلام، مدرنیته را می‌خواهد و در جان نه، گفته آقای« بیژن بیرنگ» کارگردان فقید است: «که زن پشت سر مرد نیست، بلکه در کنارش ایستاده. در دنیایی که هنوز قصه‌های افتخار را تنها برای مردان می‌نویسند، کجاست آن روز که زن، با همان لطافت و زیبایی‌اش قهرمان قصه‌ها شود؟ ما به مردانی نیاز داریم که از شکوفایی و بالندگی زنانشان به وجد بیایند، مردانی که زنجیره‌های تنگ نظری را بشکنند و همسرانشان را به اوج افتخار برسانند. در چنین خانواده‌ٰای کودکان چه دختر و چه پسر بزرگ می‌شوند و یاد می‌گیرند که ارزش و احترام به هر دو جنس تعلق دارد.»
واقعا می طلبد که چه در کار، چه در سفر و چه در زندگی همراه خوبی داشته باشیم. همراه خوب راه طولانی را کوتاه و لحظات طی مسیر را آرام و شاد می کند. کاش یاد بگیریم در طی این مسیر نه چندان راحت زندگی، یار شاطر باشیم نه بار خاطر.

  •  تحریم‌ها چه تاثیری بر کار و حرفه شما داشته است؟

به قول « سیامک قاسمی» (مدیر موسسه اقتصادی بامداد): «یعنی اگر «میلتون فرید من» فقید از گور برخیزد و بیاید باب همایون و وزیر اقتصاد ایران شود، اگر «جنت یلن» از وزرات خزانه داری آمریکا بیاید بهارستان و رییس سازمان و برنامه ایران شود و «کریستین لاگارد» از بانک مرکزی اروپا بیاید میرداماد و رییس بانک مرکزی ایران شود، اوضاع اقتصادی ایران تفاوت چندانی با حال حاضر ندارد. ریل اقتصاد از سیاست های کلان و سیاست خارجی می گذرد و کلید حل مشکلات آنجاست. تا تحریم های آمریکا برداشته نشود، اقتصاد ایران روی آرامش به خود نخواهد دید.»
اساس توسعه در دنیای جدید بویژه برای کشورهای در حال توسعه جذب سرمایه است. وقتی سرمایه گذار مقتدری ورود نکند، تکنولوژی‌های جدید هم وارد صنعت و معدن نخواهد شد. نیروی کار هم با مهارت‌های نوین جهانی آشنا نخواهد شد. هزینه‌های تولید بالا خواهد رفت و دولت به ناچار باید بار بنگاه‌های تولیدی زیان ده را بر دوش بکشد. یک مثال ساده و ابتدایی بیاوریم تولید یک روز کاری معادن زغالسنگ استرالیا، بیش از دوبرابر تولید سالیانه معادن زغالسنگ ایران است.

  •  از سمت مسئولان چه کمک‌هایی به بخش معدن وصنایع معدنی شده است؟

البته من در حوزه های کلان بالا دستی اطلاعات کافی ندارم و صد البته اصلأ صاحب نظر نیستم. ولی آنچه که من با دانش امروزم می دانم این است که هر بنگاه تولیدی، صنعتی و معدنی چه دولتی و چه خصوصی باید سودآور باشد، اگر سودآور نیست، حداقل بایستی مدیریت و توانایی اداره مالی مجموعه خود را در هر شرایطی داشته باشد. به نظر می‌رسد بسیاری از شرکت‌ها و معادن خصوصی تا حدی با مدیریت به این مهم دست یافته‌اند. این که قرار باشد یک بنگاه تولیدی یا معدنی، دست در جیب خزانه دولت داشته باشد، عقلانی و منطقی نیست. با این حال مسئولین بالادست برای جلوگیری از ایجاد بحران‌های اجتماعی و کارگری به بنگاه‌های ضررده کمک‌های ویژه‌ای می‌کنند. گاها” پیشنهاد می کنند برای کمک حداقلی ، دولت در عدم اخذ مالیات و یا دادن سوبسید به این موارد نگاه ویژه ای داشته باشد. البته در برخی موارد هم اظهار می دارند که واردات مواد معدنی (به عنوان مثال زغالسنگ)، با ارز دولتی و با قیمتی بسیار کمتر از هزینه خرید همان ماده معدنی در داخل کشور( قیمت بالا در داخل کشوربه دلیل سنتی بودن روش های استخراج و عدم استفاده ار تکنولوژی‌های روز دنیا در فرایند استخراج و نهایتا” تناژ کم تولید و راندمان بسیار پایین نیروی کار)، به معادن و صنایع بومی آسیب رسانده و از نهادهای ذی ربط تقاضا دارند که این روال واردات به نحوی کنترل و مدیریت شود تا معادن و صنایع داخلی نیز آسیب نبینند.

  • آینده معدن و صنایع معدنی  ایران را چگونه می بینید؟

آنچه که عیان است مشکل اساسی اقتصاد ایران تحریم و انزوا و سایه سنگین سیاست بر اقتصاد است. تا اینها رفع نشود بهبود حال اقتصاد ایران محال است و رفع اینها در جایگاهی فراتر از کمک‌های این مسئول و آن مسئول دارد.